شرح دعای ابوحمزه – جلسه پنجاه و سوم

شرح دعای ابوحمزه – جلسه پنجاه و سوم

برای شنیدن فایل صوتی جلسه پنجاه و سوم شرح دعای ابوحمزه وارد لینک زیر شوید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

لینک این جلسه

(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)

متن پیاده شدۀ این جلسه

جلسه پنجاه و سوم شرح دعای ابوحمزه

أَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ يَمِينِي وَ أُخْرَى عَنْ شِمَالِي إِذِ الْخَلائِقُ فِي شَأْنٍ غَيْرِ شَأْنِي

ترجمه: «يك بار به راستم و يك بار به چپم نگاه مي‌كنم و خلايق را به كاري غير از كار خودم مشغول مي‌بينم.» (آنها قبلا از قبر بيرون آمده‌اند و حالت بهت‌زدگي آنها تمام شده است و به كار ديگري مشغولند، مثلا فرار مي‌كنند كه در اين صورت هيچكس به فكر ديگري نيست و هر كس به فكر نجات خودش است)

اينگونه نگاه كردن نشان از بهت‌زدگي دارد، وقتي حادثه‌اي پيش مي‌آيد انسان بهت‌زده مي‌شود و نوع نگاهش به اطراف حالت عادي ندارد، انساني هم كه تازه از قبر بيرون آمده است چنين حالتي دارد.

لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ

ترجمه: «براي هر كدام از آنها در آن هنگام كاري است كه او را سرگرم و بي‌نياز مي‌كند»

اگر همسر و فرزند و برادرش و … از او كمك بخواهد نمي‌شنود، چون به فكر خودش است.

وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضَاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ

ترجمه: «صورت‌هايي كه در آن روز شادمانند و لبخند بر لب دارند و بشارت مي‌دهند، و صورت‌هايي كه در آن روز گرفته است و بر آن گرد و غبار گناه نشسته است.»

حضرت در اين فراز دعا از آيات قرآن استفاده كرده است.

بنابراين افراد در آن روز به خاطر اعمالشان دو دسته هستند:

1.كساني كه شادمانند و غبار از چهره آنان زدوده شده است.

2.كساني كه غبار گناه بر چهره‌هايشان نشسته است.

وَ ذِلَّةٌ

ترجمه: «و اين افراد خوار هستند.»

در اين قسمت دعا حضرت در ادامه آيه قرآن مي‌فرمايد: این افراد خوار و ذلیل هستند.

از اين قسمت به بعد، دعاي حضرت است و آيه قرآن نيست. در اينجا حضرت براي خودش آينده‌اي را ترسيم كرده است كه ما هم بايد ياد بگيريم و بفهميم كه چنين آينده‌اي را داريم، بدانيم وقتي قدرتمندان از دنيا رفته‌اند حتما ما هم كه ضعيف هستيم خواهيم رفت، پس بايد به فكر آينده خود باشيم.

امام سجاد (ع) با توجه به علم امامت موقعيت روح را براي ما توضيح مي‌دهد. در اين حال ايشان دعا كرده  و مي‌فرمايد:

سَيِّدِي عَلَيْكَ مُعَوَّلِي وَ مُعْتَمَدِي وَ رَجَائِي وَ تَوَكُّلِي

ترجمه: «آقاي من و اي خداي من در مسيري كه بايد طي شود، تو تكيه‌گاه من و ستون من هستي، تو اميد مني و توكل من به توست.»

انسان كارهاي خوبي را كه انجام مي‌دهد، مثل نماز خواندن، روزه گرفتن، صدقه دادن و …، اين كارها و عبادات در مقابل نعمت‌هاي خداوند بسيار اندك و ناچيز است، علاوه بر اين ما هر قدر هم مواظب باشيم باز هم گناهي را مرتكب مي‌شويم، كه در اينجا بايد بگوييم، خدايا ما تا اين حد توانستيم انجام دهيم بقيه‌اش با خودت است. پس در هنگام توكل بايد وظيفه خود را انجام دهيم و بعد بر خدا توكل كنيم و از او بخواهيم اگر كوتاهي كرديم او اصلاح كند.

در فرازي كه گذشت چند جمله مبتدا و خبر داشتيم « عَلَيْكَ مُعَوَّلِي وَ مُعْتَمَدِي وَ رَجَائِي وَ تَوَكُّلِي »، اصل در مبتدا و خبر اين است كه اول مبتدا قرار مي‌گيرد بعد خبر، كه در اين جمله‌ها بر عكس است و هرگاه اينگونه باشد، نشانه حصر است.

پس معني اين جمله‌ها اين است، تنها تكيه‌گاهم تويي، و … . و تنها به تو توكل مي‌كنم. ما بايد بدانيم فقط بايد به خدا توكل كنيم و توكل كردن به ديگران درست نيست چون همه مثل ما محتاج هستند، كه بر آنها نمي‌توان توكل كرد.

ما در كارهايمان به يكديگر كمك مي‌كنيم اما اميدمان به خداست، چون او غني بالذات و واجب الوجود است. صفات او ذاتي است، كه مقداري از آن را هم به ما داده است، كه محدود است و نمي‌توان بر آن تكيه كرد. پس اين جمله كه در بين مردم رواج دارد كه « اول خدا بعد شما »، جمله درستي نيست. هر كس تواني دارد كه با توجه به آن به ديگران كمك مي‌كند، اما تكيه گاه اصلي خداوند است و ما در اين بين فقط چيزهايي را كه خداوند به ما داده است را با هم مبادله مي‌كنيم.

وَ بِرَحْمَتِكَ تَعَلُّقِي

ترجمه: «تنها و تنها وابستگي من به رحمت توست»

اين جمله هم مثل جملات قبلي جاي مبتدا و خبر عوض شده است، يعني تنها و تنها وابستگي من به رحمت توست، يعني همه چيز از رحمت خداوند است.

رحمت خداوند دو نوع است: 1- رحمت عام 2- رحمت خاص

رحمت عام، شامل تمام مخلوقات مي‌شود، كه يكي از رحمتهاي عام همين خلقت است. يعني خداوند همه چيز را خلق كرده است كه رحمت عام اوست. رحمت خاص، شامل انسان‌ها مي‌شود كه نعمت هدايت است كه خداوند پيامبران و كتاب‌هايي را براي هدايت انسان‌ها فرستاده است. پس رحمت خداوند شامل همه مخلوقات مي‌شود، اما انسان‌ها از اين هدايت بيشتر بهره برده‌اند، يعني علاوه بر خلقت از هدايت هم بهره‌مند شده‌اند، و ما هر چه بيشتر هدايت شويم، نه تنها چراغ هدايت خاموش نمي‌شود و تمام نمي‌شود، بلكه به مرحله بالاتري مي‌رسيم و ما هيچگاه نمي‌توانيم به بالاترين مرحله برسيم و اين همان رحمت خداوند است.

 اين جمله هم معناي حصر را مي‌رساند، يعني خدايا تنها وابستگي من به رحمت توست، با رحمت تو به وجود آمده‌ام و با رحمت تو هدايت مي‌شوم و با هدايت تو به مطلوب مي‌رسم.

هدايت چند نوع است: 1- هدايت خلقي 2- هدايت ارائه طريق ( راهنمايي ) 3- هدايت ايصال الي المطلوب (رسيدن به بالاترين حد)

همه اين هدايت‌ها به واسطه رحمت خداست، پس خدايا من از اول تا آخر وابسته به رحمت تو هستم.

تُصِيبُ بِرَحْمَتِكَ مَنْ تَشَاءُ

ترجمه: «خدايا رحمتت را به هر كسي كه بخواهي مي‌دهي»

(رحمت عام باشد يا خاص )، همه انسان‌ها از رحمت خاص خداوند بهره‌مند مي‌شوند، اما بعضي افراد يا خودشان نمي‌خواهند يا افرادي باعث مي‌شوند كه نتوانند از اين نعمت استفاده كنند، مثلا ممكن است حكومت مقصر باشد، يا پدر و مادر و يا … . مثلا در رژيم گذشته چون مردم حكومت را فاسد مي‌دانستند، مواظب فرزندانشان بودند تا به فساد كشيده نشوند، اما بعد از انقلاب 8 سال جنگ و بعد از آن هم دوران سازندگي شروع شد و چون مردم به حكومت اعتماد داشتند، همه چيز را به حكومت سپردند، باعث شد كه بچه‌ها فاسد شوند، الآن ديگر كار از كار گذشته است.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات