شرح دعای ابوحمزه – جلسه پنجاه و نهم

شرح دعای ابوحمزه – جلسه پنجاه و نهم

برای شنیدن فایل صوتی جلسه پنجاه و نهم شرح دعای ابوحمزه وارد لینک زیر شوید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

لینک این جلسه

(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)

متن پیاده شدۀ این جلسه

جلسه پنجاه و نهم شرح دعای ابوحمزه

وَبِفِنائِكَ أَحُطُّ رَحْلِى

ترجمه: «و بارم را به آستان تو اندازم»

دقت شود که عرب‌ها به مهمان‌نوازی معروف هستند و حتی برخی از آنها در این کار افراط می‌کنند تا جایی که می‌گویند شخصی در بیابان چادری زده بود و ملخ‌ها روی آن چادر نشسته بودند. شکارچیان ملخ قصد داشتند آنها را شکار کنند ولی او اجازه نداد و گفت تا این ملخ‌ها مهمان من هستند اجازه نمی‌دهم کسی آنها را شکار کند.

حال در جملۀ مورد بحث نیز به خدا می‌گوییم ما مهمان تو هستیم و بارمان را درب خانۀ تو انداخته‌ایم. پس ما را از خانۀ خود رد نکن چون میزبان نباید مهمان را رد کند.

وَبِجُودِكَ أَقْصِدُ طَلِبَتِى،

ترجمه: «خواسته‌ام را به وسیلۀ جود و کرم تو جویم،»

باء در اینجا می‌تواند استعانت یا سببیت باشد و مراد این است که من جود و بخشندگی تو را به درگاه تو شفیع قرار داده‌ام و به آن توسل پیدا کرده‌ام. پس در اینجا از خود خدا مایه گذاشته‌ایم.

وَبِكَرَمِكَ أَيْ رَبِّ أَسْتَفْتِحُ دُعائِى،

ترجمه: «و ای پروردگار من، دعایم را به کرمت تو آغاز می‌کنم»

دقت کنید که «أَيْ رَبِّ» منادی است و با «یا ربّ» متفاوت است. «یا ربّ» مربوط به ندای دور است. «أَيْ رَبِّ» مربوط به ندای متوسط است و «ربّ» به تنهایی و بدون حرف ندا مربوط به ندای نزدیک است. تازه مناجات کردن از «ربّ» نیز نزدیک‌تر است انگار که به خدا آنقدر نزدیک شده‌ایم که با او پنهانی و در گوشی سخن می‌گوییم.

به هر حال با خواندن دعای ابوحمزه کمی به خدا نزدیک شده‌ایم و به همین خاطر در اینجا از تعبیر «أَيْ رَبِّ» استفاده شده است که مربوط به ندای متوسط است.

جالب است با وجود اینکه بیشتر از نصف دعای ابوحمزه را خوانده‌ایم در جملۀ مورد بحث می‌گوییم تازه دعا را شروع کرده‌ایم.

از همین‌جا پیداست که دعا، خواندن عبارت نیست که چند صفحه بخوانیم بلکه مراد از دعا نزدیک شدن به خداست. ممکن است کسی صد صفحه دعا بخواند ولی به خدا نزدیک نشود.

پس انگار که با خواندن دعای ابوحمزه تا اینجا تازه درب‌ها در حال باز شدن است.

و اما تعبیر مورد بحث می‌گوید من به واسطۀ کرمت دعا را شروع می‌کنم. حال یا به این خاطر که کرمت شامل حال من شده است و یا اگر هم نشده می‌دانم که تو کریم هستی و دعاهای من را بدون پاسخ نمی‌گذاری.

وَلَدَيْكَ أَرْجُو فاقَتِى

ترجمه: «و امید به رفع تنگدستی‌ام نزد توست»

دقت شود که «لدی» با «عند» معنای نزدیکی دارند و هر دو به معنای «نزد» هستند با این تفاوت که «لدی» به نزدیتی گفته می‌شود که در دسترس باشد ولی عند ممکن است دقیقا در دسترس نباشد و مثلا پشت سر ما باشد.

حال در اینجا از «لدی» استفاده شده و این نکته را می‌رساند که فقر من جلو روی توست و کاملا به آن مطلعی و من امید دارم که این فقر من را جبران کنی.

دقت کنید که فقر ما چند نوع است:

یک نوع، فقر وجودی است به این معنا که اصل وجود ما وابسته به خداست.

نوع دیگر فقر هدایتی است به این معنا که در هدایت فقیر خدا هستیم و خداست که باید ما را هدایت کند چرا که اگر خدا ما را هدایت نکند گمراه می‌شویم.

فقر دیگر مربوط به سلامتی است و ما در سلامتی نیز فقیر خدا هستیم چرا که هر لحظه ممکن است سلامتی خود را از دست بدهیم.

به هر حال ما فقیر خدا هستیم و نسبت به این فقر تنها به خدا امید داریم تا او برای ما جبران کند.

وَبِغِناكَ أَجْبُرُ عَيْلَتِى

ترجمه: «به توانگری تو ناداری‌ام را جبران می‌کنم»

عیال به معنای نان‌خور است و گاهی به معنای فقر بکار می‌رود چون نان‌خورها عملا فقیر انسان هستند. حال در اینجا می‌گوییم خدایا ما فقر خود را با غنای تو جبران می‌کنیم.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات