سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
برای شنیدن فایل صوتی جلسه شصت و هشتم شرح دعای ابوحمزه وارد لینک زیر شوید:
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید.)
متن پیاده شدۀ این جلسه
جلسه شصت و هشتم شرح دعای ابوحمزه
وَأَصْلِحْ جَمِيعَ أَحْوالِى،
ترجمه: «و همه احوالم را اصلاح کن»
گاهی اوقات به خدا میگوییم برای ما فلان کار را انجام بده ولی چه بسا آن کار به صلاح ما نباشد. پس بهتر است برای خدا تعیین تکلیف نکنیم بلکه همین جملۀ مورد بحث را بگوییم که خدایا امورات ما را اصلاح کن ولی اینکه چگونه باشد را به خدا واگذار کنیم. البته میتوانیم به خدا بگوییم خدایا توان ما کم است. پس بر ما سخت نگیر و مراعات حال ما را بکن.
وَاجْعَلْنِى مِمَّنْ أَطَلْتَ عُمْرَهُ، وَحَسَّنْتَ عَمَلَهُ،
ترجمه: «و مرا از کسانی قرار ده که عمرش را طولانی کردی و کردارش را نیکو ساختی»
عمر طولانی زمانی به درد میخورد که در آن عمل نیکو باشد و الا عمر طولانی که انسان تنها بین آشپزخانه و توالت باشد این هنر نیست. اگر عمرمان نیکو بود شایسته است. و اما کار نیکو به گسترش صفات خوب است و الا اینکه انسان مادیات را رشد دهد کار نیکو نیست. حتی در مواردی ما اشتباها فکر میکنیم کارمان اصلاح است در حالی که در واقع اصلاح نیست مثلا بشر امروز کارهایی کرده است که به طبیعت ضربه زده است. پس باید به دنبال نیکویی واقعی باشیم.
وَأَتْمَمْتَ عَلَيْهِ نِعْمَتَكَ،
ترجمه: «و نعمتت را بر او تمام کردی»
به ذهن میآید مراد از تمام شدن نعمت، نعمت ولایت امامان معصوم است نه اینکه نعمتهای مادی ما افزایش یابد. پس اتمام نعمت به نعمتهای معنوی مثل ائمۀ اطهار گفته میشود. در سور حمد چنین میخوانیم:
صِرٰاطَ اَلَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ ﴿الفاتحة، 7﴾
راه کسانی که به آنان نعمت عطاکردی.
مراد از نعمت در اینجا نعمت هدایت و معنویت است. در سوره مائده نیز آمده است:
اَلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ اَلْإِسْلاٰمَ دِيناً ﴿المائدة، 3﴾
امروز دینتان را برای شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم.
بنده در تفسیر این آیه گفتهام که شاید مراد از «الیوم» در اینجا کل دورۀ پیامبر(ص) باشد که در این دوره مجموع فرامین الهی صادر شد.
هر چه که باشد مراد از اتمام نعمت در این آیه نیز نان و آب نیست بلکه نعمت معنوی است.
در سوره تکاثر نیز آمده است:
ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ ﴿التكاثر، 8﴾
آن گاه شما در آن روز از نعمتها بازپرسی خواهید شد.
در ذیل این آیه روایاتی هست که عدهای در نزد امام صادق(ع) گفتند این آیه مربوط به خرماست. برخی دیگر آب یخ را مصداق نعیم دانستند. برخی کباب و گوشت را معرفی کردند ولی امام صادق(ع) فرمود مراد از نعمت ما هستیم که راجع به ما سؤال میشوید.(ترجمه تفسیر المیزان، ج20،ص605)
باید بدانیم که امام مرکز هدایت و علم است و از ما راجع به ائمه سؤال میشود که آیا از آنها هدایت گرفتید یا نه؟ خدا به هر حال نان و آب را به صورت طبیعی خواهد داد و خود ما نیز به صورت عادی به دنبال آن خواهیم رفت. مهم این است که به دنبال معنویت برویم. ما معمولا به فکر نان و گوشت هستیم ولی به دنبال معنویت نمیرویم.
متأسفانه عدهای اشتباهات بزرگی به نام دین مرتکب شدند و همین موجب شد مردم از دین زده شوند و بیشتر به دنبال دنیا بروند. آنهایی هم که به دنبال دین رفتند بیشتر به دنبال احساسات هستند. نمیدانیم با این اوضاع در سالهای آینده چه خواهد شد.
وَرَضِيتَ عَنْهُ
ترجمه: «و از او خشنود شدی»
جالب است که در آیه اکمال دین که همان آیه 3 سوره مائده است پس از اتمام نعمت به رضایت اشاره شده است. در اینجا نیز اتمام نعمت در کنار رضایت آمده است و در نتیجه به این معناست که خدایا کاری کن که با انتخاب دین صحیح رضایت تو را بدست آوریم.
وَأَحْيَيْتَهُ حَياةً طَيِّبَةً فِى أَدْوَمِ السُّرُورِ، وَأَسْبَغِ الْكَرامَةِ، وَأَتَمِّ الْعَيْشِ
ترجمه: «و او را به زندگانی پاکیزه زنده داشتی، در بادوامترین خوشیها و کاملترین کرامتها و کاملترین زندگیها،»
خوب است قدری پیرامون حیات طیبه توضیح دهم. دقت شود که سنگ حیات ندارد اما گیاه، جان کمی دارد که به آن حیات نباتی میگویند. حیات حیوانی بالاتر از حیات نباتی است و مثلا عکس العمل بیشتری دارد. خود حیات نباتی و حیوانی دارای درجات مختلف هستند و مثلا حیات کرم با حیات اسب متفاوت است. در مسیر حیات، به انسان میرسیم که دارای حیات بالاتری است. در بین انسانها نیز انسان دیوانه وجود دارد و انسانی هم هست که نابغه است. پس انواع حیات مشخص شد.
حال در این فراز دعا از حیات طیبه صبحت شده که بالاتر از حیات انسانی است. دقت شود که ممکن است انسانی تمام زندگیاش به خواب و خوراک سپری شود ولی برخی انسانها هستند که تماما به فکر خدمت به مردم هستند. این میشود بالاترین نوع حیات انسانی.
در سوره انفال آمده است:
يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا اِسْتَجِيبُوا لِلّٰهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذٰا دَعٰاكُمْ لِمٰا يُحْيِيكُمْ ﴿الأنفال، 24﴾
ای اهل ایمان! هنگامی که خدا و پیامبرش شما را به حقایقی که به شما [حیات معنوی و] زندگی [واقعی] میبخشد، دعوت میکنند اجابت کنید.
درست است که ما زنده هستیم ولی طبق این آیه خدا و رسول میخواهند زندگی دیگری به ما بدهند. جالب است که خطاب این آیه مسلمانان هستند آن هم مسلمانان جنگ بدر که جزو برترین مسلمانان بودند. این یعنی زندگی بالاتری هست که مسلمانان خوب نیز باید به سمت آن بروند. به آن زندگی در سطح بالا حیات طیبة گفته میشود.
و اما تعبیر أَدْوَمِ السُّرُورِ یعنی آن زندگی با دوامترین خوشیهاست. عدهای فکر میکنند یک مسلمان باید دائما در غم و اندوه باشد در حالی که طبق تعبیر مورد بحث یک مسلمان باید در دائمترین شادی باشد. یک مؤمن واقعی مثل پیامبر(ص) همیشه در درونش شاد است و ناراحتی او به خاطر مردم است که چرا اینقدر گمراه هستند.
به این نکته نیز اشاره شود که فکر نکنیم شادی، تنها با خوردن میوه و عرق و تنبک زدن ایجاد میشود. اینها شادیهای بیهوده و کاذب هستند. ما باید به دنبال شادیهای دائم و حقیقی باشیم. انسانی که روحش از قفس در آید شاد است و روح از طریق معنویت و اجابت خدا و رسول آزاد میشود.
و اما تعبیر وَأَسْبَغِ الْكَرامَةِ نیز جالب است. ریشۀ «سبغ» به معنای فراگیری است و مثلا وقتی گفته میشود اسباغ الوضوء یعنی اعضاء وضوء کاملا با آب فراگیر شود. حال عبارت مورد بحث یعنی حیات طیبهای داشته باشیم که دارای بالاترین کرامتها باشد.
وَأَتَمِّ الْعَيْشِ نیز به این معناست که علاوه بر زندگی معنوی، زندگی مادی خوبی هم داشته باشیم تا عیش ما کامل و تمام باشد.
إِنَّكَ تَفْعَلُ مَا تَشاءُ وَلَا يَفْعَلُ مَا يَشاءُ غَيْرُكَ؛
ترجمه: «همانا تو هرچه را بخواهی انجام میدهی و جز تو هرچه را بخواهد توان انجام آن را ندارد؛»
غیر خدا همه محتاج هستند ولی خدا علة العلل است و همه چیز در دست اوست. پس هر چیزی را باید از او خواست.