سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
برای شنیدن فایل صوتی جلسه سوم شرح دعای افتتاح وارد لینک زیر شوید:
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)
متن پیاده شدۀ این جلسه
جلسه سوم شرح دعای افتتاح
وَأَيْقَنْتُ أَنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ، وَأَشَدُّ الْمُعاقِبِينَ فِى مَوْضِعِ النَّكالِ وَالنَّقِمَةِ،
ترجمه: «و یقین دارم که در جای گذشت و رحمت مهربانترین مهربانانی و در جای کیفر و انتقام، سختترین کیفرکنندهای»
در جلسه گذشته قدری پیرامون مهربانی خدا صحبت کردیم. معمولا برای مهربانی خدا به مهربانی مادر مَثَل میزنند که مثلا وقتی بچهاش مریض است نسبت به مداواری او اصلا خسته نمیشود و خلاصه اینکه مهربانی مادر نسبت به فرزند بسیار زیاد است.
حال باید بررسی کرد که آیا رحمت و مهربانی خدا از همین نوع است یا اینکه این مثال چندان صحیح نیست؟
نباید فراموش کنیم که گاهی اوقات مهربانی مادر به ضرر فرزند است و مثلا اگر جراحی فرزندش را ببیند جلو آن را میگیرد در حالی که به مصلحت فرزند این است که جراحی شود. یا گاهی اوقات مادر به خاطر اینکه فرزندش را خیلی دوست دارد اجازه نمیدهد او کار کند و در نتیجه فرزند در آینده با مشکلاتی رو به رو خواهد شد و با خود میگوید ای کاش مادرم اجازه میداد کار کنم. پس گاهی اوقات مهربانی زیاد مادر به ضرر فرزند است.
پس رحمت مادر انفعالی است و زمانی که میبیند بچه از آمپول میترسد میگوید به او آمپول نزنید. رحمت خدا مثل مهربانی مادر نیست بلکه رحمتش حیکمانه است و میخواهد ما آدم شویم و به همین خاطر کارهای سختی نیز به عهدۀ ما میگذارد مثل روزه گرفتن تا از این طریق به ما صبر بیاموزد. وقتی آب و غذا هست ولی باید صبر کنیم و نخوریم یاد میگیریم که اگر همسر و فرزند نیز ما را اذیت کردند باید صبر کنیم.
البته متأسفانه ما روزه میگیریم ولی نمیفهمیم دلیلش چیست؟
به هر حال مهربانی خدا بیحساب و کتاب نیست بلکه میخواهد از طریق آن ما را به بالاترین مراحل برساند. اگر فلسفۀ احکام را یاد بگیریم متوجه خواهیم شد که همۀ آنها مصداقی از مهربانی خداست.
بد نیست به مناسبت در مورد فلسفۀ خمس نیز صحبت کنم. برخی میگویند چرا ما باید کار کنیم و یک پنجم آن را خمس بدهیم؟ این ظلم است.
در جواب باید گفته شود که دو قشر در جامعه هستند که باید به آنها رسیدگی کرد: یکی کسانی که به دلایلی در جامعه از لحاظ مالی عقب افتادهاند. باید به این افراد رسیدگی کرد و الا مشکلاتی در جامعه ایجاد خواهد شد و مثلا ممکن است دزدی زیاد شود. و اما بخش دیگری از پول مردم باید خرج فرهنگ جامعه شود. جامعهای که در آن نزاع زیاد است معلوم است که از بیفرهنگی است. پس پولهایی باید داد تا فرهنگ بالا برود.
بد نیست خاطرهای در همین زمینه برای شما بگویم:
خیریهای در نجف آباد کارش جمع کردن جهیزیه برای زوجهای جوان بود و سالیانه حدود یک میلیارد خرج این کار میکرد. من به آنها گفتم آیا شما بررسی کردهاید ازدواجهایی که شما خرج جهیزیۀ آنها را میدهید پایدار میماند یا نه؟ آنها گفتند حدود نصف آن ازدواجها به طلاق میانجامد و کسانی که کارشان به طلاق میانجامد جهیزیه را برنمیگردانند.
با این حرف به آنها پیشنهاد دادم قدری از این پول را میتوانید برای کار فرهنگی خرج کنید تا درصد طلاقها پایین بیاید.
پس این مهربانی خداست که به ما گفته است درصدی از پولت را بده تا کار فرهنگی صورت گیرد. احکامی که در دین دستور داده شده از روی رحمت خداست چرا که رحمت خدا با حکمتش آمیخته است.
و اما موضع عفو و رحمت که در عبارت مورد بحث به آن اشاره شده همه جاست. هر جا از خدا طلب بخشش کنیم همانجا خدا ما را خواهد بخشید. خداوند حتی نسبت به فرعون نیز با عفو و رحمت برخورد میکند و به همین خاطر وقتی موسی و هارون را به سمت او میفرستد به آنها دستور میدهد:
فَقُولاٰ لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشىٰ ﴿طه، 44﴾
پس با گفتاری نرم به او بگویید، امید است که هوشیار شود و [آیین حق را بپذیرد] یا بترسد [و از سرکشی باز ایستد.]
پس هیچ کجا نیست که خدا عفو و رحمت نداشته باشد. نوح به عنوان پیامبر خدا وقتی فرزند خود را در خطر غرق شدن دید قصد کرد او را نجات دهد ولی او خودش نخواست از این مهربانی استفاده کند.
پس خداوند در همۀ حالات که گنهکاری بخواهد برگردد در موضع عفو و رحمت است.
و اما در مورد اینکه در ابتدای تعبیر مورد بحث از عبارت «وَأَيْقَنْتُ» استفاده شده است نکاتی قابل تأمل است از جمله اینکه یقین بسیار کم است اگرچه برخی خیلی زود یقین پیدا میکنند. بسیاری از چیزهایی که ما نسبت به آن یقین داریم در واقع یقین نیست. امام سجاد(ع) در دعای مکارم الاخلاق در صحیفه سجادیه فرموده است:
«و اجعل یقینی افضل الیقین یعنی یقین من را بهترین یقین قرار بده.»
پس یقین باید صحیح باشد نه اینکه ما جهل مرکب را بجای یقین بدانیم.
از آن طرف در روایات نیز داریم کمترین چیزی که بین مردم تقسیم شده یقین است.(کافی،ج5،ص52)
حال اینکه ما دعای افتتاح را میخوانیم و در آن از عبارت «وَأَيْقَنْتُ» استفاده میکنیم ممکن است خودمان یقین نداشته باشیم ولی از زبان گویندۀ دعا میخوانیم.
علاوه بر این وقتی در درون خود فرو رویم و مهربانیهای خدا به خودمان را به یاد آوریم یقین پیدا خواهیم کرد که واقعا خداوند ارحم الراحمین است. پس اگر خود ما برگشتی به زندگی داشته باشیم یقین پیدا خواهیم کرد که خدا ارحم الراحمین است و بنابراین گفتن این جمله دروغ نخواهد بود.
و اما توجه به رحمتهای الهی آرام آرام خودمان را نیز مهربان میکند. ما باید به صفات خدا متخلق شویم. وقتی خدا مهربان است ما نیز باید با خلق خدا مهربان باشیم.