شرح دعای افتتاح – جلسه پنجم

شرح دعای افتتاح – جلسه پنجم

برای شنیدن فایل صوتی جلسه پنجم شرح دعای افتتاح وارد لینک زیر شوید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

جلسه پنجم شرح دعای افتتاح

(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید.)

متن پیاده شدۀ این جلسه

جلسه پنجم شرح دعای افتتاح

الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى لَمْ يَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلَا وَلَداً ﴿وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِى الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَ لِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيراً﴾

ترجمه: «خدا را سپاس که همسر و فرزندی نگرفته و در فرمانروایی شریکی برایش نیست و سرپرستی از روی ناتوانی نداشته است و او را بزرگ شمار، بسیار بزرگ؛»

در دنیا اگر کسی زن یا بچه نداشته باشد نوعی نقص حساب می‌شود ولی همسر و فرزند نداشتن خدا از روی نقص نیست. در بین ما توان بچه‌دار شدن یک کمال است ولی کلا کسی نیاز به بچه دارد که ناقص است مثلا ما می‌دانیم می‌میریم و برای بعد از خود نگرانیم که خانه و زندگی و کارهایمان چه می‌شود؟ پس برای ادارۀ کارهایمان بعد از مرگ نیاز به فرزند داریم. همچنین یکی دیگر از ثمرات بچه این است که به خصوص در انتهای عمر کمک کار پدر و مادر باشد. ثمرۀ دیگر بچه این است که موجب ماندگار شدن نام پدر و مادر می‌شود. به هر حال اینها ثمرات داشتن فرزند است ولی خداوند هیچ‌یک از این نقص‌ها را ندارد چرا که نه پیر می‌شود و نه می‌میرد و نه نامش نابود می‌شود.

حال سؤال پیش می‌آید که اگر خدا زن و بچه نمی‌خواهد برای چه هدفی ما را خلق کرده است؟ آیا ما نمی‌توانیم بچه‌های خدا حساب شویم؟

جواب این است که چنین چیزی، هم از لحاظ گفتن حرام است و هم بچه با مخلوق فرق دارد. ما مخلوق خدا هستیم نه فرزند خدا. خلق یعنی ایجاد از هیچ اما بچه بالاخره ذره‌ای از وجود پدر است. در خلقت هیچ چیزی از خدا کم نمی‌شود ولی در بچه بالاخره چیزی از پدر و مادر کم می‌شود.

برخی خدا و خلقش را به دریا و نم دریا تشبیه می‌کنند در حالی که این تشبیه درست نیست چون بالاخره نم هرچند کم باشد ولی قسمتی از دریا است. این در حالی است که مخلوقات خدا هیچ چیزی از خدا کم نکرده‌اند و اصلا قسمتی از خدا نیستند.

و اما تعبیر وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِى الْمُلْكِ به این معناست که خدا همۀ کارهای دنیا را به تنهایی انجام می‌دهد. پس اینکه برخی می‌گویند «خدا و ابوالفضل» یا «خدا و امام حسین» کمک بکنند صحیح نیست.

مُلک به معنای فرمانروایی است که دو نوع است: اعتباری و حقیقی.

پادشاهی در دنیا اعتباری است و به اندک دلیلی ممکن است از بین برود و مثلا مردم پادشاهی را سرنگون کنند یا دوران زمامداری او تمام شود. ولی پادشاهی خدا حقیقی است یعنی نه کسی به او داده است و نه کسی از او می‌گیرد چون ذاتی و حقیقی است. حال، خدا درملک حقیقی‌اش شریک ندارد و اصلا کسی نیست که بتواند شریک او باشد. ما هر چه باشیم بنده هستیم و بنده نمی‌تواند با ارباب شریک شود. ما بندگان هیچ چیز از خود نداریم ولی خدا از خود همه چیز دارد.

گاهی اوقات افراد سؤال می‌کنند که خدا را چگونه تصور کنیم در حالی که خدا اصلا قابل تصور نیست. خداوند بالاتر از وهم و قیل و قال ماست.

البته یادمان نرود که خداوند جهان را با نظم و اسباب و امور اداره می‌کند. در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است که: ابی الله ان یُجریَ الاشیاء الا باسبابها یعنی خدا ابا دارد از اینکه چیزها را جز به اسبابش جاری کند.(کافی،ج7،ص183)

پس اسباب کارها باید مهیا باشد تا امور جاری گردد و این منافاتی با پادشاهی حقیقی خدا ندارد.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات