شرح دعای افتتاح – جلسه شانزدهم

شرح دعای افتتاح – جلسه شانزدهم

برای شنیدن فایل صوتی جلسه شانزدهم شرح دعای افتتاح وارد لینک زیر شوید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

لینک جلسه شانزدهم شرح دعای افتتاح

(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)

متن پیاده شدۀ این جلسه

جلسه شانزدهم شرح دعای افتتاح

الَّذِى بَعُدَ فَلا يُرىٰ، وَقَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوىٰ،

ترجمه: «خدایی که از دیدگان دور است پس دیده نمی‌شود و به جان‌ها نزدیک است پس شاهد گفتگوهای پنهان است»

چون خدا اصلا جسمانی نیست مراد از دور بودن در عبارت «الَّذِى بَعُدَ فَلا يُرىٰ» دور بودن از عالم مادیات است مثل اینکه روح را نمی‌شود دید چون اصلا از سنخ مادیات نیست.

و اما نجوی به معنای صحبت مخفیانه است بر خلاف نداء که صدا زدن خداست. پس گاهی انگار که از خدا دور هستیم و به همین خاطر دعا می‌کنیم یا خدا را نداء می‌دهیم مثل دعای کمیل ولی گاهی انگار آنچنان به خدا نزدیک هستیم که با خدا مخفیانه صحبت می‌کنیم مثل مناجات شعبانیه یا مناجات حضرت علی(ع) در مسجد کوفه. پس باید دقت داشت که سیاق دعای کمیل با سیاق مناجات شعبانیه متفاوت است.

گاهی اوقات برخی صحبت‌ها رمز و راز است و نمی‌خواهیم دیگران بفهمند. حال ما هرچقدر بخواهیم نجوی کنیم که دیگران نفهمند خدا به آن علم دارد و معنای «قَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوىٰ» همین است.

تنها این سؤال پیش می‌آید که چرا در اینجا از «شَهِدَ» استفاده کرده نه «عَلِمَ»؟

در این زمینه باید گفت که علم ما به اشیاء خارجی به این صورت است که اول چیزی را می‌بینیم تا به آن علم پیدا کنیم. پس علم ما نسبت به جهان خارج به واسطۀ صورت‌های آنهاست. و اما علم دیگری هست که ما نسبت به خود داریم که مثلا می‌دانیم تشنه هستیم. این علم نسبت به درون است که به آن شهود می‌گویند. پس شهود علم درونی است که علت به معلول خود علم دارد. حال ما همه ساختۀ خدا هستیم و علم خدا به ما از نوع دوم است یعنی شهود کامل نسبت به ما دارد. خدا به ما احاطۀ قیومیه دارد و چون ما را ساخته به کنه ما علم دارد. پس ما باید مواظب فکر و خیالاتمان باشیم. حتی اگر چیزی در ذهن ما مخفی باشد که هیچ‌کس خبر نداشته باشد خدا از آن اطلاع دارد. درون ما نزد خدا آشکار است. ذهن ما تحت کنترل خداست. اگر در ماه رمضان شکم و شهوت را کنترل کرده‌ایم باید ذهنمان را نیز کنترل کنیم چرا که آن نیز تحت نظارت الهی است. با این توضیحات مشخص شد که چرا در عبارت مورد بحث از «شَهِدَ» استفاده شده است.

الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى لَيْسَ لَهُ مُنازِعٌ يُعادِلُهُ،

ترجمه: «خدا را سپاس که ستیزه‌ و دشمنی ندارد تا با او برابری کند»

منازع به معنای نزاع کننده است. خدا هیچ منازعی ندارد که مثلا وقتی بخواهد کاری بکند کسی با او در بیفتد و اجازه ندهد خدا کارش را انجام دهد. اگر کسی فکر کند خدا می‌خواهد کاری بکند ولی ابوالفضل اجازه نمی‌دهد این حرف‌ها شرک است. کسی در مقابل خدا نمی‌تواند به او بگوید فلان کار را بکن یا نکن. نه کسی توان تنازع با خدا را دارد و نه کسی می‌تواند با خدا وارد نزاع شود. به قول شاعر:

همه هرچه هستند از آن کمترند      که با هستی‌اش نام هستی برند

(بوستان سعدی – باب سوم – بخش 18)

حتی کسی بدون اجازۀ خدا نمی‌تواند شفیع شود. همه چیز تحت ربوبیت خداست. بله در نظام تشریع و اختیار ممکن است کسی با خدا وارد نزاع شود و صحبت خدا را گوش ندهد ولی در نظام تکوین اصلا امکان نزاع با خدا وجود ندارد.

وَلَا شَبِيهٌ يُشاكِلُهُ

ترجمه: «و شبیهی ندارد که هم شکل او باشد»

ما نمی‌توانیم چیزی یا کسی را هم شکل خدا بدانیم و آن را به جای خدا بگذاریم.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات