شرح دعای افتتاح – جلسه هفدهم

شرح دعای افتتاح – جلسه هفدهم

برای شنیدن فایل صوتی جلسه هفدهم شرح دعای افتتاح وارد لینک زیر شوید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

لینک جلسه هفدهم شرح دعای افتتاح

(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)

متن پیاده شدۀ این جلسه

جلسه هفدهم شرح دعای افتتاح

الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى لَيْسَ لَهُ مُنازِعٌ يُعادِلُهُ

ترجمه: «خدا را سپاس که ستیزه‌ و دشمنی ندارد تا با او برابری کند»

تنازع با نزاع فرق دارد. تنازع مربوط به وقتی است که هر دو طرف هم زور باشند ولی در نزاع یکی قوی‌تر از دیگری است. حال در مورد خدا هیچ‌کس با او تنازع نمی‌کند چون همه معتقدند که کسی هم زور با خدا نیست. جملۀ مورد بحث می‌گوید نه تنها کسی با خدا تنازع ندارد بلکه نزاع نیز نمی‌تواند بکند. پس کسی نمی‌تواند بگوید در حدّ قدرتی که دارم می‌خواهم جلو خدا بایستم. خیر، ما نسبت به خدا هیچ هستیم و اصلا نمی‌توانیم عرض اندام بکنیم. ما نسبت به خدا حتی مثل نم دریا هم نیستیم که بخواهیم با او وارد نزاع شویم.

وَلَا شَبِيهٌ يُشاكِلُهُ،

ترجمه: «و شبیهی ندارد که هم شکل او باشد»

امروزه زیاد می‌شنویم که خدا را به شاه تشبیه می‌کنند و می‌گویند همانطور که برای رفتن به نزد شاه باید سراغ وزیر رفت برای رفتن به درب خانۀ خدا نیز باید به واسطه توسل جست. این مثال اشتباه است. نباید خدا را به پادشاه تشبیه کرد. پادشاه یک انسان است که نواقص زیادی دارد و مثلا خسته می‌شود و زمانش محدود است ولی خدا نه نیاز به استراحت دارد و نه خسته می‌شود. خدا در یک لحظه می‌تواند دعای همه را بشنود. پس نباید خدا را با کسی مقایسه کرد. قرآن می‌فرماید:

لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ ﴿الشورى‏، 11﴾

هیچ چیزی مانند او نیست.

در دعای عرفه آمده است: الیک عجب الاصوات بصنوف اللغات یعنی همه با زبان‌های مختلف صدایشان به سوی تو بلند است.

پس مواظب باشیم اشتباه نفهمیم. رفتن به درب خانۀ خدا نیاز به واسطه ندارد. بله ائمه را باید الگو قرار دهیم و در عمل از آنها پیروی کنیم نه اینکه فکر کنیم آنها پارتی ما هستند.

حتی پیامبر(ص) که برترین خلق خداست مثل خدا نیست. به قول شاعر:

ز احمد تا احد یک میم فرق است     جهانی اندر آن یک میم غرق است

(گلشن راز شیخ محمود شبستری – بخش 1 – دیباچه)

این میم همان میم ممکن است. پیامبر(ص) هر چه داشته باشد از خدا دارد بر خلاف خدا که همه چیز را از خود دارد.

وَلَا ظَهِيرٌ يُعاضِدُهُ،

ترجمه: «و پشتیبانی ندارد که او را یاری کند»

ظهیر به معنای پشتیبان است و یعاضده از عضد به معنای کتف می‌آید و به معنای کمک کردن است. پس خدا پشتیبانی ندارد که او را یاری کند. علت این امر آن است که خدا اصلا نقصی ندارد که نیاز به پشتیبان داشته باشد. خدا ناتوان نیست. ما به خاطر اینکه نقص داریم و برای هرکاری توان نداریم طبیعتا نیازمند پشتیبان هستیم ولی برای خدا سختی و آسانی اصلا معنا ندارد و به همین خاطر نیاز به کمک ندارد. خلقت آسمان و زمین همانقدر برای خدا آسان است که خلقت یک سنگ برای او راحت است و دلیلش این است که قدرتش بی‌نهایت است.

پس در دعاها لازم نیست بگوییم خدا و امام حسین باید یاری کنند. خیر، خدا نیاز به هیچ کمکی ندارد. البته با این حرف‌ها توسل ردّ نمی‌شود. «وابتغوا الیه الوسیلة» به این معناست که خدا جهان را با علل و اسباب خلق کرده و باید از آنها استفاده کرد مثل اینکه وقتی هوا سرد است سراغ بخاری می‌رویم یا وقتی می‌خواهیم علم یاد بگیریم باید درب خانۀ امام حسین(ع) برویم ولی با «حسین حسین کردن» علم بدست نمی‌آید. و اما شفاعت نیز ردّ نمی‌شود ولی اینکه کسی فکر کند نمی‌شود به تنهایی درب خانۀ خدا برویم این اعتقاد، غلط است. ائمه واسطۀ ما هستند که علم دین یاد بگیریم ولی اینکه برخی می‌گویند گناه می‌کنیم و با عزاداری محرم امام حسین(ع) ما را شفاعت می‌کند این اشتباه است. امام حسین(ع) اهل پارتی‌بازی نیست و اصلا شفاعت پارتی‌بازی نیست بلکه به این معناست که کارهای ما باید مثل کارهای امام حسین(ع) باشد.

قَهَرَ بِعِزَّتِهِ الْأَعِزَّاءَ،

ترجمه: «با توانمندی‌اش همه توانمندان را مقهور و شکست داد»

«ارض عزاز» به معنای زمینی است که آب در آن نفوذ نمی‌کند. حال وقتی می‌گوییم خدا عزیز است یعنی نفوذ ناپذیر است بر خلاف ما که نفوذ پذیریم و مثلا از طریق پول یا مقام در ما نفوذ می‌کنند تا فلان کار را انجام دهیم، حال آن کار یا مشروع است یا غیر مشروع ولی به هر حال همگی تحت نفوذ هستیم. حتی ما مذهبی‌ها با ثواب آخرت مورد نفوذ قرار می‌گیریم. این در حالی است که خداوند چون هیچ نیازی ندارد نه تنها نفوذ ناپذیر است بلکه همۀ عزیزان در مقابل او کم می‌آورند. هرچقدر مقام علمی و معنوی انسان بالاتر رود گردنش درب خانۀ خدا کج‌تر می‌شود چون بیشتر نیاز خود به خدا را حسّ می‌کند مثل پیامبر(ص) که عبد خدا بود و «الفقر فخری» می‌گفت.

بنابراین خدا همۀ عزیزان عالم مثل پیامبران را با عزت خود مقهور کرده است.

وَتَواضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَماءُ،

ترجمه: «و در برابر عظمتش بزرگان فروتن گشته‌اند،»

افراد با عظمت، چه پیامبران و چه قدرتمندان و شاهان در برابر عظمت خدا متواضع هستند.

فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ مَا يَشاءُ؛

ترجمه: «پس با قدرتش به هرچه خواهد می‌رسد؛»

قدرت ما محدود است و به همین خاطر به هر چه بخواهیم نمی‌رسیم بر خلاف خدا که قدرتش نامحدود است و در نتیجه هر چه بخواهد می‌کند.

با توجه به این مطلب اگر خداوند انسان را خلق کرده نیازمند نبوده است و در برابر خلقت انسان غرض و عوضی را دنبال نمی‌کرده است. پس هدف از کارهای خدا نفع رساندن به مخلوقات است و اگر ما را خلق کرده برای این است که به ما نفع برساند.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات