سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
برای شنیدن فایل صوتی جلسه نوزدهم شرح دعای افتتاح وارد لینک زیر شوید:
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
لینک جلسه نوزدهم شرح دعای افتتاح
(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید.)
متن پیاده شدۀ این جلسه
جلسه نوزدهم شرح دعای افتتاح
وَلَا يُرَدُّ سائِلُهُ
ترجمه: «و درخواست کنندۀ از او رد نشود»
خداوند خواهشکننده را رد نمیکند. دقت شود که گاهی اوقات سؤال و درخواست از خدا، با زبان است مثل اینکه به خدا میگوییم خدایا ما را بیامرز یا به ما پول بده. گاهی نیز درخواست از خدا، وجودی است یعنی خودمان عین درخواست هستیم به این معنا که اگر یک لحظه عنایت خدا نرسد عدم میشویم. پس ما با زبان تکوین پیوسته درب خانۀ خدا محتاج هستیم. پس چه سائل به زبان قال و چه سائل به زبان حال هیچ کدام از درب خانۀ خدا رد نمیشوند.
وَلَا يُخَيَّبُ آمِلُهُ
ترجمه: «کسی که آرزومند درگاه خداست ناامید بر نمیگردد.»
درگاه خدا درگاه ناامیدی نیست. البته بارها گفتهام که قرار نیست همیشه آنچه میخواهیم را خدا به ما بدهد. مثلا اگر کسی از خدا بخواهد پدر من را زنده کن، این اتفاق نخواهد افتاد ولی دعا کردن عاملی برای بالا رفتن روحیه است که بتوانیم سختی مرگ پدر را تحمل کنیم. گاهی اوقات فکر میکنیم اگر مال داشته باشیم خوشبختیم در حالی که ضرورتا مال داشتن عامل خوشبختی نیست. یادم هست در جبهه افراد جز غذایی که تدارکات به آنها میداد چیزی نداشتند ولی شاد بودند در حالی که برخی از همانها الآن کاخ و ویلا دارند ولی شاد نیستند. پس همه چیز را در مادیات نبینیم.
الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى يُؤْمِنُ الْخائِفِينَ،
ترجمه: «خدا را سپاس که هراسندگان را ایمنی بخشد»
گاهی اوقات در حین صحبت با فلان مسئول یا فلان قاضی زبانمان میگیرد و میترسیم ولی نسبت به خدا اینگونه نیستیم. خدا به ما آرامشی داده که بدون ترس با او سخن میگوییم.
ما حتی در صحبت با پدر و مادر ترس داریم و هر چیزی را به آنها نمیگوییم ولی خیلی راحت با خدا سخن میگوییم و در هنگام صحبت با خدا آرامش داریم.
جالب است نعمتهایی که در اینجا بیان شده است را معمولا توجه نداریم و نعمت نمیدانیم در حالی که بالاترین نعمت هستند.
وَيُنَجِّى الصَّالِحِينَ
ترجمه: «و شایستگان را نجات دهد»
دقیقا نمیدانم مراد از صالحان در اینجا صالحان واقعی است یا صالحان شأنی. برخی افراد هستند که همۀ کارهایشان خوب است و طبیعتا نجات یافته هستند. بنابراین احتمال دارد مراد از تعبیر مورد بحث کسانی باشند که کار بد کردهاند ولی دوست دارند صالح شوند. خداوند چنین افرادی را یاری میکند تا از بد بودن نجات پیدا کنند.
وَيَرْفَعُ الْمُسْتَضْعَفِينَ، وَيَضَعُ الْمُسْتَكْبِرِينَ،
ترجمه: «و مستضعفان را به بلندی رساند و متکبّران را به خاک اندازد»
این قسمت برای من خاطرۀ شیرینی دارد. بچه که بودیم از شاه بدمان میآمد و در آن زمان رادیو اهواز این دعا را میخواند و وقتی به این قسمت میرسید ما هیجان زده میشدیم و با خود میگفتیم قرار است خدا شاه را پایین بیاورد و مستضعفان را بالا ببرد.
مثال قرآنی این تعبیر قوم موسی است که در مصر مستضعف بودند ولی خدا فرعونیان را پایین آورد و بنیاسرائیل را بالا برد.
البته معمولا چنین بوده که مستضعفان وقتی بالا برده شدند کمکم جزو مستکبران میشوند و این مشکلی است که باید به آن توجه داشت.
ما باید وقتی به مقامی میرسیم مثل زمانی باشیم که مقام نداریم ولی البته معمولا چنین نیستیم و وقتی عدهای به نفع ما شعار دادند خود را گم میکنیم.
وَيُهْلِكُ مُلُوكاً وَيَسْتَخْلِفُ آخَرِينَ،
ترجمه: «و پادشاهانی را نابود میکند و دیگران را جانشین آنان قرار میدهد»
پدر من میگفت خوراک خدا غم بندگانش است و کار خدا این است که امروز کلاه را سر کسی میگذارد که شاه شود و فردا کلاه از سر او برداشته و بر سر دیگران میگذارد. به قول شاعر:
رگ رگ است این آب شیرین و آب شور تا خلائق میرود تا نفخ صور
(مثنوی معنوی – دفتر اول – بخش 36)
و اما اینکه گفته شد خوراک خدا غم بندگانش است مراد این است که دائما کاری میکند تا بندگانش خوب شوند مثلا کتاب میفرستد، پیامبر میفرستد، شب قدر قرار میدهد و از این طریق دوست دارد بندگانش مسیر صحیح را انتخاب کنند.