سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
برای شنیدن فایل صوتی جلسه بیست و دوم شرح دعای افتتاح وارد لینک زیر شوید:
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
لینک جلسه بیست و دوم شرح دعای افتتاح
(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید.)
متن پیاده شدۀ این جلسه
جلسه بیست و دوم شرح دعای افتتاح
﴿الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى هَدانا لِهٰذا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِىَ لَوْلَا أَنْ هَدَانا اللّٰهُ﴾
ترجمه: «همۀ ستایشها ویژۀ خداست که ما را به این [سعادت اَبدی] هدایت کرد، و اگر خداوند ما را هدایت نمیکرد راه را نمییافتیم»
این جمله قسمتی از آیه 43 سوره اعراف است و اشاره به این دارد که حمد مخصوص خدایی است که ما را هدایت کرد و نعمتها را به ما شناساند. دین اسلام که ما به آن هدایت شدهایم نیاز به حمد دارد چرا که یک دین عاقلانه است. بسیاری در هند گاو پرست هستند ولی دلیلی ندارند. بسیاری از مسیحیان سهگانه پرستند که خلاف عقل است ولی دین ما کاملا عاقلانه و مطابق فطرت است. بله، اگر مشاهده کردیم مطلبی از دین عاقلانه نیست احتمال دهیم که ما آن را اشتباه فهمیدهایم. دین خدا دین عاقلانه و عادلانه و فطری است.
قوانین دین توسط خدای حکیم و علیم وضع شده و اگر در مواردی در دین خلاف عقل و عدل دیده میشود یا ما اشتباه فهمیدهایم یا اینکه حاکمان جور آن را وارد دین کردهاند. حتی ممکن است مطلبی در زمانی عادلانه باشد و در زمان دیگر عادلانه نباشد. مثلا در قدیم حق المارة عادلانه بود چون مسافر کم بود و باغات زیاد و مسافر واقعا در طول سفر با گرسنگی رو به رو میشد. ولی امروزه شرائط عوض شده و کسی نمیتواند با این عنوان میوههای باغ مردم را بخورد.
تعبیر «لَوْلَا أَنْ هَدَانا اللّٰهُ» نیز قابل تأمل است. برخی چیزها را عقل نمیفهمد و اگر خدا نمیگفت واقعا درک نمیکردیم. بنابراین اگر هدایت الهی نبود نمیتوانستیم به مسیر صحیح هدایت شویم. مثلا خداوند است که برخی نعمتها را به ما یاد آوری میکند و اگر نمیگفت توجه نداشتیم مثل آنچه قبلا گفتیم که با خداوند میتوانیم با آرامش سخن گوییم. این یک نعمت است که به آن توجه نداریم ولی خدا ما را متوجه آن کرده است.
الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى يَخْلُقُ وَلَمْ يُخْلَقْ،
ترجمه: «خدا را سپاس که میآفریند و خود آفریده نشده»
خداوند از قدیم آفریننده بوده و هنوز هم چیزهای جدید میآفریند. خداوند هم خلق گذشته را نگهبانی میکند و هم چیز جدید خلق میکند. این در حالی است که خود خدا آفریده نشده است. اگر خدا خودش آفریده شده بود نیازمند خالق بود و در نتیجه دیگر خدا نبود. پس خداوند خالق است و مخلوق نیست.
وَيَرْزُقُ وَلَا يُرْزَقُ، وَيُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ،
ترجمه: «و روزی میدهد و خود روزی داده نمیشود و میخوراند و خود خورانده نمیشود»
خداوند نیازمند رزق نیست که کسی به او روزی دهد. اگر ما رزق میخواهیم به این دلیل است که گرسنه میشویم. حال اگر خدا نیاز به رزق داشته باشد محتاج شده و در نتیجه دیگر خدا نیست.
وَيُمِيتُ الْأَحْياءَ،
ترجمه: «و زندهها را میمیراند»
همین که افراد میمیرند نعمت بزرگی است چرا که اگر کسی نمیمرد جایی برای زندگی نبود. پس خود مردن نعمت است. برخی افراد دیر میمیرند و به تعبیر قرآن به ارذل العمر میرسند. چنین افرادی زندگی بدی دارند و وقتی میمیرند راحت میشوند. در خطبه 215 نهج البلاغه آمده است:
اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِي أَوَّلَ كَرِيمَةٍ تَنْتَزِعُهَا مِنْ كَرَائِمِي وَ أَوَّلَ وَدِيعَةٍ تَرْتَجِعُهَا مِنْ وَدَائِعِ نِعَمِكَ عِنْدِي.
ترجمه: «بار خدايا، جان مرا نخستين نعمت گرانبهايى قرار ده كه از نعمتهاى گرانبهاى من مىستانى و نخستين وديعهاى از ودايع خود كه از من بازپس مىگيرى.»
پس امیدوار باشیم قبل از اینکه اعضاء و جوارحمان از کار بیفتد بمیریم.
وَيُحْيِى الْمَوْتىٰ،
ترجمه: «و مردگان را زنده میکند»
مقصود از این جمله یا روز قیامت است یا همین دنیاست. افراد جاهل یا بیایمان واقعا مرده هستند و خداوند با نور علم و با واسطۀ پیامبران آنها را زنده میکند. کسی که فقط به دنبال خوردن و خوابیدن است در واقع مرده است ولی کسی که اهل علم و در راه خدمت به مردم است زنده است.
شاعر میگوید:
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
(غزلیات سعدی – غزل شماره 20)
وَهُوَ حَيٌّ لَايَمُوتُ،
ترجمه: «و اوست زندهای که هرگز نمیمیرد»
ما اگر زندهای باشیم که نمیریم بد است ولی خدا چون جسم ندارد همیشه زنده است و مرگی ندارد.
بِيَدِهِ الْخَيْرُ،
ترجمه: «خوبی و خیر تنها به دست اوست»
مقدم شدن «بِيَدِهِ» دلالت بر حصر دارد. پس خیر و خوبی تنها نزد خداست و دیگران یا اصلا خیری ندارند و یا اگر دارند خدا به آنها داده است.
وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ .
ترجمه: «و او بر هر کاری تواناست.»
وقتی خدا بر هر چیزی تواناست و همۀ خیر نیز تنها در دست اوست پس جز درب خانۀ خدا کجا باید رفت؟
تا اینجا بحث حمدها تمام شد و از این به بعد بحث صلواتها شروع میشود.