سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
برای شنیدن فایل صوتی جلسه بیست و سوم شرح دعای افتتاح وارد لینک زیر شوید:
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
لینک جلسه بیست و سوم شرح دعای افتتاح
(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید.)
متن پیاده شدۀ این جلسه
جلسه بیست و سوم شرح دعای افتتاح
قسمت اصلی و عمدۀ دعای افتتاح معنا شد که مربوط به حمد و ثنای خدا بود. از اینجا به بعد بحث صلوات بر پیامبر(ص) و ائمه مطرح شده است.
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَأَمِينِكَ وَصَفِيِّكَ وَحَبِيبِكَ وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ، وَحافِظِ سِرِّكَ، وَمُبَلِّغِ رِسالاتِكَ أَفْضَلَ وَأَحْسَنَ وَأَجْمَلَ وَأَكْمَلَ وَأَزْكىٰ وَأَنْمىٰ وَأَطْيَبَ وَأَطْهَرَ وَأَسْنىٰ وَأَكْثَرَ مَا صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ وَتَحَنَّنْتَ وَسَلَّمْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ عِبادِكَ وَأَ نْبِيائِكَ وَرُسُلِكَ وَصِفْوَتِكَ وَأَهْلِ الْكَرامَةِ عَلَيْكَ مِنْ خَلْقِكَ؛
ترجمه: «خدایا، درود فرست بر محمّد بنده و فرستادهات و امین و یار صمیمی و محبوب و برگزیدهات و حافظ راز و رساننده پیامهایت، درودی برترین و بهترین و زیباترین و کاملترین و پاکیزهترین و پر نماترین و دلپسندترین و پاکترین و بلندترین و بیشترین درودی که فرستادی و برکت دادی و ترحم نمودی و مهر ورزیدی و سلام دادی بر یکی از بندگان و پیامبران و رسولان و برگزیدگان و اهل کرامت از آفریدههایت؛
»
در این جملات بر حضرت محمد(ص) صلوات میفرستیم و در کنار آن صفات مختلف ایشان را بیان میکنیم از جمله عبد بودن او. البته همۀ ما عبد خداییم ولی ما معنای عبد بودن را نمیفهمیم بر خلاف پیامبر(ص) که میفهمید عبد بودن به چه معناست.
ما ادعا میکنیم که بندۀ خداییم ولی فکر میکنیم که خودمان نیز چیزهایی برای خود داریم ولی پیامبر(ص) میفهمید که هیچ چیزی از خود ندارد. به همین خاطر است که در تشهد نماز این چنین شهادت میدهیم که: «اشهد ان محمد عبده و رسوله»
همچنین در سوره اسراء که بحث معراج پیامبر(ص) را مطرح میکند چنین میگوید:
سُبْحٰانَ الَّذِي أَسْرىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرٰامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى… ﴿الإسراء، 1﴾
منزه و پاک است آن [خدایی] که شبی بنده اش [محمّد (صلی الله علیه وآله وسلم)] را از مسجدالحرام به مسجد الاقصی سیر [و حرکت] داد.
در اینجا نیز عبودیت پیامبر(ص) مطرح شده است. این خیلی مهم است که انسان به درجهای برسد که بفهمد از خودش هیچ چیز ندارد. به قول مولوی:
مطلق آن آواز خود از شه بود گرچه از حلقوم عبدالله بود
(مثنوی معنوی – دفتر اول – بخش 97)
صفت بعدی پیامبر(ص) رسول بودن است. رسالت، پیغامرسانی از طرف خداست و این کار تمام زندگی پیامبر(ص) را تحت الشعاع قرار داد و برای آن سختیهای زیادی کشید ولی هیچگاه اعتراض نکرد.
امین بودن صفت بعدی پیامبر(ص) است که در اینجا به آن اشاره شده است. پیامبر(ص) هم امین مردم بود و هم امین خدا. جالب است که مشرکان با وجود اینکه پیامبر(ص) را به پیامبری قبول نداشتند ولی کالاهای خود را نزد پیامبر(ص) به امانت میگذاشتند. البته امین خدا بودن مهمتر از امین مردم بودن است. اینکه پیامبر(ص) کلام خدا را بگیرد و بدون اشتباه و کم و زیاد به مردم برساند بسیار مهم است. پیامبر(ص) حتی آیاتی که مربوط به توبیخ خودش از طرف خدا بود را در قرآن آورده و به مردم رسانده است. حتی پیامبر(ص) واژۀ «قُل» را نیز آورده است. پس ایشان امین کامل بوده است.
و اما صفیّ به معنای برگزیده و انتخاب شده است. عسل مُصفّی به عسلی میگویند که مومش گرفته شده و صاف و زلال است. پیامبر(ص) نیز هیچ بدی ندارد بلکه خالص و زلال است. حتی پیامبر(ص) از لحاظ جسمی نیز مشکلی نداشت که موجب شود مردم از او دور شوند.
حبیبک نیز به معنای این است که پیامبر(ص) دوست خدا بود که هم او خدا را دوست داشت و هم خدا او را دوست داشته است.
وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ نیز به این معناست که پیامبر(ص) بهترین خلق خدا بوده است و به همین خاطر از طرف او برای رسالت انتخاب شد.
همچنین پیامبر(ص) حافظ سرّ خدا بوده است. ما معمولا نمیتوانیم اسرار مردم را نزد خود نگه داریم ولی پیامبر(ص) اسرار خدا را نزد خود نگه میداشت.
و اما در تعبیر وَمُبَلِّغِ رِسالاتِكَ، رسالات به صورت جمع آمده است که دلالت دارد پیامبر(ص) رسالتهای مختلفی داشته که ظاهرا ما از برخی از آنها بیخبریم.