سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
برای شنیدن فایل صوتی جلسه بیست و پنجم شرح دعای افتتاح وارد لینک زیر شوید:
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
لینک جلسه بیست و پنجم شرح دعای افتتاح
(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید.)
متن پیاده شدۀ این جلسه
جلسه بیست و پنجم شرح دعای افتتاح
اللّٰهُمَّ وَصَلِّ عَلَىٰ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، وَ وَصِيِّ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمِينَ، عَبْدِكَ وَ وَلِيِّكَ وَأَخِي رَسُولِكَ وَحُجَّتِكَ عَلَىٰ خَلْقِكَ، وَآيَتِكَ الْكُبْرىٰ، وَالنَّبَاَ الْعَظِيمِ،
ترجمه: «خدایا درود فرست بر علی امیرمؤمنان و جانشین فرستاده پروردگار جهانیان، بنده و ولیات و برادر رسولت و حجّتت بر بندگانت و نشانه بزرگترت و خبر عظیم»
از این جمله به بعد بر ائمه صلوات فرستاده شده است. اولین مورد امیر المؤمنین است که یا به معنای فرماندۀ مؤمنان است و یا به قول آیت الله جوادی آملی ممکن است امیر از «میرة» باشد که به معنای طعام است و در سوره یوسف نیز این ریشه به این صورت آمده است:
وَ لَمّٰا فَتَحُوا مَتٰاعَهُمْ وَجَدُوا بِضٰاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ قٰالُوا يٰا أَبٰانٰا مٰا نَبْغِي هٰذِهِ بِضٰاعَتُنٰا رُدَّتْ إِلَيْنٰا وَ نَمِيرُ أَهْلَنٰا وَ نَحْفَظُ أَخٰانٰا وَ نَزْدٰادُ كَيْلَ بَعِيرٍ ذٰلِكَ كَيْلٌ يَسِيرٌ ﴿يوسف، 65﴾
و هنگامی که کالایشان را گشودند، دیدند اموالشان را به آنان بازگرداندهاند، گفتند: ای پدر! [بهتر از این] چه میخواهیم؟ این اموال ماست که به ما بازگردانده و ما [دوباره با همین اموال] برای خانواده خود آذوقه میآوریم و برادرمان را حفظ میکنیم، و بار شتری اضافه میکنیم و آن [بار شتر از نظر عزیز که مردی کریم است] باری ناچیز است.
حال میتوان گفت امیر المؤمنین یعنی کسی که به مؤمنان طعام میدهد که مهمتر از طعام مادی، طعام معنوی را شامل میشود. در واقع امیر المؤمنین بودن حضرت علی(ع) به این معناست که معارف الهی از ایشان به سوی ما سرازیر میشود. در خطبه سوم نهج البلاغه آمده است:
یَنْحَدِرُ عَنِّی السَّیْلُ وَ لَا یَرْقَى إِلَیَّ الطَّیْرُ
ترجمه: «سیل خروشان [علم و فضیلت] از دامنه کوهسار وجودم پیوسته جارى است و مرغ [دور پرواز اندیشه] به قله [وجود] من نمیرسد»
سیل در این عبارت کنایه از سیل معارف است. یعنی از من معارف دینی سرازیر است و هرکسی در معنویت و علم و تقوا بالا برود به من نمیرسد.
تعبیر وَ وَصِيِّ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمِينَ دلالت دارد که حضرت علی(ص) جانشین پیامبر(ص) است و مسلما ایشان شایستگی چنین جایگاهی را داشته است.
صفت بعدی حضرت، عبد بودن است همانطور که برای پیامبر(ص) نیز این صفت آمد.
و اما صفت بعدی این است که حضرت علی(ع) ولیّ خداست. واژۀ ولیّ به معنای دوستی است که تأثیرگذار یا تأثیرپذیر است. وقتی گفته میشود علی ولی الله است یعنی دوست خداست که از خدا تأثیر میپذیرد. وقتی گفته میشود علی ولیّ مؤمنین است یعنی او بر روی مؤمنان تأثیر میگذارد.
مراد از (وَأَخِي رَسُولِكَ = برادر رسول) برادر تنی و ایمانی نیست. حضرت علی(ع) و پیامبر(ص) از یک مادر نبودهاند که برادر تنی باشند. همچنین برادر ایمانی بودن منحصر به پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) نیست بلکه همۀ مؤمنان را شامل میشود چون همۀ مؤمنان با هم برادرند. پس مراد از برادری در اینجا چیز دیگری است. گفته شده وقتی هجرت انجام گرفت و مسلمانان مکه به مدینه رفتند هیچ چیزی نداشتند ولی مردم مدینه بالاخره وضع خوبی داشتند. پیامبر(ص) بین هر کدام از مهاجران با انصار عقد اخوت بست تا انصار، مهاجران را از لحاظ مالی یاری کنند. همه با هم عقد اخوت بستند و تنها حضرت علی(ع) باقی ماند و پیامبر(ص) فرمود تو برادر من هستی.
صفت دیگر حضرت علی(ع) وَحُجَّتِكَ عَلَىٰ خَلْقِكَ است به این معنا که با وجود حضرت علی(ع) کسی نمیتواند بگوید حجت بر من تمام نشده است. حضرت تمام شرائط را درک کرد و هر گونه زندگی برای ایشان رخ داد. پس کسی نمیتواند بگوید در شرائطی که ما در آن هستیم جایز است از دین خارج شویم. حضرت علی(ع) گرسنگی کشیده، فداکاری کرده، جنگ کرده، صلح کرده و … پس ایشان حجت خدا بر خلق است و کسی نمیتواند بگوید ما نمیتوانستیم در فلان شرائط دیندار باقی بمانیم.
بنابراین باید حضرت علی(ع) را از عمق جان دوست داشت چون در هر موردی وظیفهاش را به خوبی انجام داده است. پس باید علی(ع) را شناخت تا مثل او شویم نه اینکه فقط ادعای دوستی ایشان را داشته باشیم مثل آن شخص اصفهانی که گفته بود اگر شیطان از من پرسیده بود، به او میگفتم چکار کند که به جهنم نرود. به او میگفتم یک «یا علی» بگو تا از جهنم نجات پیدا کنی.
ما باید کارهایمان مطابق با کارهای حضرت علی(ع) باشد نه اینکه هر کاری خواستیم بکنیم و تصور داشته باشیم با یک «یا علی» کار حل میشود.
صفت بعدی حضرت علی(ع) وَآيَتِكَ الْكُبْرىٰ بیان شده است یعنی بزرگترین نمونۀ قدرت خدا. البته این صفات مربوط به مرحلۀ بعد از پیامبر(ص) است نه اینکه کسی فکر کند حضرت علی(ع) با این صفات بالاتر از پیامبر(ص) است.
در حدیثی آمده است:
عنه عليه السلام ـ و قد سألَهُ بعضُ الأحبارِ : يا أميرَ المؤمنينَ، فنَبِيٌّ أنتَ ؟ ـ : وَيْلَكَ ! إنّما أنا عبدٌ مِن عبيدِ محمّدٍ صلى الله عليه و آله .
امام على عليه السلام ـ در پاسخ به يكى از احبار يهود كه پرسيد: اى امير مؤمنان! پس تو پيامبرى؟ ـ فرمود : واى بر تو! همانا من غلامى از غلامان محمّد صلى الله عليه و آله هستم.(توحید صدوق،ج3، ص174)
و اما صفت آخری که از حضرت علی(ع) در اینجا بیان شده وَالنَّبَاَ الْعَظِيمِ است. در قرآن کریم در سورۀ نبأ مراد از نبأ عظیم، قیامت است و ارتباطی با حضرت علی(ع) ندارد. بله، میتوان گفت چند نبأ عظیم داریم: یکی قیامت است و یکی خبر حضرت علی(ع) به عنوان الگوی مؤمنان است.
البته به ذهن من احتمال دیگری نیز میآید و آن اینکه نبأ از نبو به معنای فرهیخته و والا است. پس نبأ عظیم بودن حضرت علی(ع) یعنی ایشان والا مقام عظیم است. پس حضرت جزو نبیان است و هر نبیای رسول نیست.
و اما با توجه به نکاتی که قبلا بیان شد وقتی خدا بر حضرت علی(ع) صلوات میفرستد به این معناست که رحمتهای خود را بر ایشان نازل میکند. پس حضرت علی(ع) نیز به تبع پیامبر(ص) مهربان است.
بعید ندانید پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) در قیامت به خاطر مهربانی، شفاعت کسانی را بکند که عدهای خوششان نیاید.
با یادآوری نام علی(ع) کسی نباید به فکر شمشیر و انتقام بیفتد بلکه اتفاقا باید به یاد مهربانی ایشان بیفتد.