سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
برای شنیدن فایل صوتی جلسه بیست و ششم تفسیر سوره فتح مربوط به آیات 16 تا 18 این سوره وارد لینک زیر شوید:
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)
متن پیاده شدۀ این جلسه
نکات درس تفسیر در تاریخ 28/09/1403
تفسیر آیات 16 تا 18 سوره فتح
قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرٰابِ سَتُدْعَوْنَ إِلىٰ قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقٰاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللّٰهُ أَجْراً حَسَناً وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا كَمٰا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذٰاباً أَلِيماً ﴿الفتح، 16﴾
به بادیه نشینان برجاي گذاشته شده بگو: به زودی به سوی گروهی سرسخت و نیرومند دعوت خواهید شد که با آنان بجنگید، یا آنکه اسلام آورند؛ پس اگر اطاعت کنید خدا پاداش نیکی به شما خواهد داد، و اگر روی برگردانید، همان گونه که پیش از این روی گرداندید، به عذابی دردناک عذابتان ميكند.
لَيْسَ عَلَى الْأَعْمىٰ حَرَجٌ وَ لاٰ عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لاٰ عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَ مَنْ يُطِعِ اللّٰهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنّٰاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهٰارُ وَ مَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذٰاباً أَلِيماً ﴿الفتح، 17﴾
بر نابینا و لنگ و بیمار [اگر در جنگ شرکت نکنند] گناهی نیست. و کسی که از خدا و پیامبرش اطاعت کند، او را در بهشتهایی درآورد که از زیرِ آنها نهرها جاری است، و هر کس روی بگرداند به عذابی دردناک عذابش میکند.
لَقَدْ رَضِيَ اللّٰهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبٰايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مٰا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثٰابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً ﴿الفتح، 18﴾
یقیناً خدا از مؤمنان هنگامی که زیر آن درخت [در حدیبیه] با تو بیعت میکردند خشنود شد، و خدا آنچه را [از خلوص نیّت و نگراني] در دلهایشان بود میدانست، در نتیجه آرامش را بر آنان نازل کرد، و پیروزی نزدیکی را [=پیروزي خیبر] به آنان پاداش داد.
نکته 1: توضیح دادیم باديه نشينان وامانده از حديبيه منافق نبودند. البته اینکه مسلمان بودند یا نه دو احتمال داشت. حال طبق آیات 15 و 16 سورۀ فتح به آنان گفته شد که در غزوۀ خیبر شرکت نکنید ولی در جنگهای آینده دعوت میشوید که بیایید و آنجاست که حقیقت حال شما روشن خواهد شد.
نکته 2: طبق تعبیر تُقٰاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ در آیه 16 به اعراب وامانده صراحتا وعدۀ غنیمت داده نشده است چرا که اگر گروه مقابل مسلمان میشدند دیگر غنیمتی به دست آنها نخواهد رسید. بله در خیبر که حتما غنیمت به دست میآمد اجازۀ حضور نداشتند چرا كه در حدیبیه که اصلا غنیمتی نبود خودشان حضور پیدا نکردند. اما در جنگهاي پس از خيبر نیز به دست آوردن غنیمت امری محتمل بود نه قطعی؛ تازه احتمالش کمتر از 50 درصد بود چون احتمال داشت که گروه مقابل حتی پس از اندکی جنگ مسلمان شوند که در این صورت نیز باز غنیمتی در کار نبود. پس انگار که این آیه میخواهد برای آنها صحنهای مثل صحنۀ حدیبیه را پیش بیاورد تا امتحان شوند.
نکته 3: مراد از عذاب در آیۀ 16 علاوه بر عذاب اخروی میتواند عذاب دنیوی نیز باشد و آن عذاب دنیوی کوچ دادن آنها از اطراف مدینه است. بله صاحب مجمع البیان گفته است مراد از عذاب، عذاب اخروی است ولی به نظر من این حرف صحیح نیست.
نکته 4: با توجه به تهدید به عذاب در آیۀ 16 ممکن است انسانهای معلول و مريض بترسند که اگر تخلف کردند عذاب میشوند که آیۀ 17 این افراد را استثناء کرده است. در واقع آیۀ 17 نوعی جملۀ معترضه است که برای رساندن نکتهای مهم در بین مباحث مربوط به بحث حدیبیه بیان گردیده است.
نکته 5: در آیۀ 16 از پاداش نيكو صحبت شد و مصداق آن در آیۀ 17 با عبارت جَنّٰاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهٰارُ بیان گردیده است.
نکته 6: در اینکه مراد از قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ چه گروهی هستند اختلاف نظر وجود دارد. معمولا جنگهای بعد از این واقعه را مصداق این آیه دانستهاند. حتی برخی در این زمینه به جنگهای بعد از پیامبر(ص) نیز اشاره کردهاند مثل جنگ رَدّه در زمان ابوبکر یا جنگ با ایران در زمان عمر. در مجمع البیان در این باره آمده است:
سَتُدْعَوْنَ إِلى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ يعنى در آينده نزديك شما را بجنگ قومى نيرومند دعوت مىكنيم. (و در باره اين قوم كه چه كسانى بودهاند هفت قول است:)
1- از سعيد بن جبير و عكرمه روايت شده است كه اين قوم هوازن و حنين است.
2- از قتاده روايت شده است كه اين قوم هوازن و ثقيف است.
3- از ضحّاك روايت شده است كه اين قوم ثقيف است.
4- زهرى گفته است كه اين قوم بنو حنيفه و مسيلمه كذّاب بوده است.
5- ابن عبّاس گويد كه منظور از اين قوم مردم فارس بوده است.
6- حسن و كعب گفتهاند كه منظور از اين قوم روميان بوده است.
7- بعضى هم گفتهاند منظور از آن قوم مردم صفّين و ياران معاويه است.
و صحيح آن است كه دعوتكننده آنان به جنگ با قوم نيرومند همان جنگهاي زمان پيامبر خدا است، زيرا عملا حضرت آنان را بعد از اين به جنگهاى بسيارى فرستاد مانند جنگ با اقوام نيرومندى مانند اهل حنين و طائف و موته تا تبوك و غيره، بنابراين معنى ندارد كه جنگ با اين اقوام را به پس از وفات حضرت حمل كنيم.
(ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 23 صفحه : 131)
البته احتمال است كه با توجه به اینکه فعل سَتُدْعَوْنَ به صورت مجهول آمده لازم نباشد كه دعوت کننده ضرورتا پیامبر(ص) باشد بلکه جانشینان پیامبر(ص) را نیز شامل میشود، بنابراين میتوان سَتُدْعَوْنَ را عام گرفت ولی اینکه تا قیامت را شامل شود صحیح نیست. به هر حال این آیات مربوط به باديه نشينان برجاي گذاشته شده از حديبيه است و اینکه نسل آنها را هم شامل شود، بعید به نظر میرسد.
كلمۀ رسول در جملۀ وَ مَنْ يُطِعِ اللّٰهَ وَ رَسُولَهُ نیز قرینۀ دیگری است بر اینکه مرادِ آیه جنگهای زمان پیامبر(ص) است چرا که در این عبارت اطاعت از رسول بیان شده است نه اطاعت از جانشینان ایشان.
و اما در اقوال گفته شده معمولا فتح مکه گفته نشده است ولی اتفاقا به نظر من مصداق أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ مردم مکه هستند.
توضیح اینکه مکیان از مفاد صلح حديبيه تخلف کردند و در نزاع بین بنی بکر و خزاعه به بنی بکر کمک دادند و چند نفر از مردم خزاعه خود را به مدینه رساندند و خبر این تخلف را به پیامبر(ص) رساندند. ابوسفیان که متوجه این موضوع شد به مدینه رفت و عذرخواهی کرد ولی پیامبر(ص) لشگری راه انداخت و البته هدف را مشخص نکرد تا مکیان متوجه نشوند. وقتی به نزدیک مکه رسیدند پیامبر(ص) دستور داد هر چند نفر آتشی روشن کنند تا مکیان با دیدن این آتشها بترسند. اینجا بود که ابوسفیان تسلیم شد و مردم مکه نیز مقاومت نکردند و در نتیجه جنگی رخ نداد و غنیمتی نیز گرفته نشد.
به هر حال به نظر من مراد از قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ در آیه 16 مردم مکه هستند.
نکته 7: در کتاب التحریر و التنویر آمده است که ریشۀ دعا وقتی با «الی» بیاید مشی و راه رفتن و حرکت نیز در آن نهفته است بر خلاف وقتی که با لام متعدی شود که به معنای دعا کردن است. حال سَتُدْعَوْنَ إِلىٰ یعنی وقتی دعوت شدید باید حرکت کنید و بروید.
نکته 8: تعبیر سَتُدْعَوْنَ إِلىٰ قَوْمٍ با توجه به مجهول بودن فعل ممکن است این نکته را برساند که دعوت کننده به جنگ، دشمنان بودهاند به خصوص اینکه مثال خاص نیز در این مورد داریم و مثلا رئیس قبیله هوازن وقتی دید مکه فتح شد گفت محمد مرد جنگی ندیده و ما مرد جنگ هستیم و با او میجنگیم. به همین خاطر لشگری را به راه انداخت و برای اینکه افراد قبیلهاش خوب بجنگند زن و بچه و اسب و شتر و گوسفند را به راه انداخت و اتفاقا ابتدائا پیروز شدند ولی در نهایت شکست خوردند. این جنگ به جنگ حنین معروف شد.
به هر حال میتوان این مورد را مثالی برای تعبیر سَتُدْعَوْنَ إِلىٰ قَوْمٍ دانست که فاعلش خود آن قوم بوده است.
نکته 9: از آیه 18 بدست میآید بیعت کنندگان زیر درخت انسانهای خوبی هستند. پس نمیشود به خاطر اتفاقات بعدی آنها را انسانهای بدی معرفی کرد. پس از این آیه میتوان برای اتحاد مسلمانان استفاده کرد و باید توجه داشت کسی که بین صحابه اختلاف انداخت معاویه بوده است. او چون خودش و پدرش فضیلتی نداشتند برای اختلاف انداختن بین صحابه اشتباهات آنها را آشکار میکرد و برخي امور را نيز به دروغ به آنان نسبت داد، در حالی که باید دقت کرد که کسی غیر از 14 معصوم، معصوم نیست و به هر حال هر کسی غیر از معصومان اشتباهاتی دارند و اشتباهات و حتي گناهان دليل بدي خود آنان نيست.
حال وقتی خدا از این عده راضی شده و رضایتش را اعلام کرده است اگر بعد از آن زمان کارهای بدی کردهاند آیا رضایت خدا تبدیل به غضب شده است؟ این باید اثبات شود و الا اگر ثابت نشود نمیتوان گفت که آنها انسانهای بدی هستند.
آنچه از قرآن بدست میآید این است که مسلمانان اهل بدر و اهل حدیبیه درخشش خاصی دارند. طلحه و زبیر با وجود اینکه بر علیه حضرت علی(ع) جنگ به راه انداختند ولی هیچگاه حضرت علی(ع) آنها را جهنمی معرفی نکرد. این در حالی است که در بین ما اگر کسی با آنچه ما دوست داریم مخالفت کرد او را جهنمی معرفی میکنیم. این روش ما کاملا اشتباه است.
نکته 10: در عبارت يُبٰايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ در آیۀ 18 فعل به صورت مضارع آمده است تا آن صحنه را پیش روی آنها قرار دهد تا شرائط آن زمان به یادشان بیاید.