شرح خطبه هفدهم نهج البلاغه در تاریخ دوازدهم اسفند 1403

شرح خطبه هفدهم نهج البلاغه در تاریخ دوازدهم اسفند 1403

برای شنیدن فایل صوتی شرح خطبه هفدهم نهج البلاغه در تاریخ 12 اسفند 1403 وارد لینک زیر شوید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

لینک این جلسه

(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)

متن پیاده شدۀ این جلسه

نکات درس نهج البلاغه در تاریخ 12/12/1403

شرح خطبه هفدهم نهج البلاغه

در ترجمۀ آقای صلواتی در ابتدای این خطبه چنین آمده است:

«در برخی منابع فرازهایی از خطبه‌های 15 و 16 و 17 را به هم آمیخته‌اند.»

پس احتمال دارد که این چند خطبه در واقع یک خطبه بوده و همگی در ابتدای حکومت حضرت خوانده شده است.

و اما در ابتدای این خطبه به دو فرد اشاره شده است: فرد اول دانایی است که از راه راست منحرف شده بود که مصداق آن می‌تواند عثمان باشد و اتفاقا حضرت علی(ع) بارها به عثمان گفته است چیزهایی که به تو می‌گویم را خودت می‌دانی. فرد دوم کسی است که لباس علماء دارد ولی دانا نیست و مصداق آن می‌تواند ابو موسی اشعری باشد. دقت کنید که دانستن اصطلاحات غیر از عمق علمی است و حضرت نسبت به این گروه دوم می‌گوید در واقع عالم نیستند.

به هر حال امروزه نیز دقیقا همین‌گونه است و این دو گروه وجود دارند. برخی عالم منحرف هستند و با وجود علم به حقایق یا ساکتند و یا نعل وارونه می‌زنند. عده‌ای نیز نادان هستند و خود را به چند اصطلاح مشغول کرده‌اند.

تا اینجای خطبه توضیح داده بودیم. در ادامه، حضرت راجع به گروه دوم می‌فرماید:

جَلَسَ بَيْنَ النّاسِ قاضِياً، ضامِناً لِتَخْليصِ مَا الْتَبَسَ عَلى غَيْرِهِ!

ترجمه: «[به ناحق] بر کرسی‌ قضاوت میان مردم ‌نشسته، تا بیان مسائلی‌ را که بر دیگران مشتبه شده به عهده گیرد!»

فَاِنْ نَزَلَتْ بِهِ اِحْدَى الْمُبْهَماتِ هَيَّأَ لَها حَشْواً رَثّاً مِنْ رَأْيِهِ، ثُمَّ قَطَعَ بهِ.

ترجمه: «اگر با مسأله مبهمی‌ روبرو شود آراء بی‌ فایده و بی‌پایه‌اش را به میدان می‌آورد و سپس قاطعانه حکم می‌کند.»

جالب است که این شخص مشکل اصلی را نمی‌فهمد و تنها با وصل کردن شرق و غرب می‌خواهد سر و صدا راه بیندازد.

و اما تعبیر ثُمَّ قَطَعَ بهِ نیز جالب است یعنی به آن حرف‌های اشتباه یقین پیدا کرد. در واقع وقتی دیگران او را تشویق کردند او فکر می‌کند که راهش قطعا درست است.

البته این احتمال نیز هست که مراد از ثُمَّ قَطَعَ بهِ این باشد که با قضاوتش دست و پا یا سر یا حقوق یا آزادی‌ها را قطع می‌کند.

فَهُوَ مِنْ لَبْسِ الشُّبُهاتِ فى مِثْلِ نَسْجِ الْعَنْكَبُوتِ،

ترجمه: «از این رو در برابر شبهات به مانند [گرفتار در] تارهای‌ عنکبوت است،»

تعبیر لَبْسِ الشُّبُهاتِ ممکن است به معنای پوشیدن شبهات باشد و ممکن است به معنای ملتبس شدن شبهات باشد یعنی شبهات، امر را بر خود او مشتبه کرده است.

پس افرادی دور خود تار می‌تنند و خود را از این طریق گرفتار می‌کنند و نمی‌توانند از توهمات ذهنی خود نجات یابند.

لايَدْرى اَصابَ اَمْ اَخْطَأَ؟ فَاِنْ اَصابَ خافَ اَنْ يَكُونَ قَدْ اَخْطَأَ، وَ اِنْ اَخْطَأَ رَجا اَنْ يَكُونَ قَدْ اَصابَ.

ترجمه: «نمی‌ داند رأیش بر صواب است یا بر خطا؟ اگر حکمی‌ به صواب راند می‌ ترسد بر خطا باشد، و چون به خطا حکم کند امیدوار است که راه صواب رفته باشد!»

دقت شود که جامعۀ ما از لحاظ فکری و مزدوری متکثر است و انسان هر چه بگوید طرفدارانی پیدا می‌کند و همین موجب می‌شود که انسان نداند راه خطا و راه صحیح کدام است. از آن طرف ما آخوندها علم اقتصاد نمی‌دانیم و بعضا در مورد اقتصاد نظری می‌دهیم و خودمان نمی‌دانیم درست است یا نه. مثلا برخی می‌گویند برای اینکه قیمت دلار پایین بیاید باید دلار در بازار تزریق کرد ولی نمی‌دانند که قیمت بالای دلار از جای دیگری نشأت می‌گیرد. این در حالی است که اگر به عالمان اقتصاد مراجعه کنیم متوجه می‌شویم که چه حرفی درست است.

امروزه با توجه به بمباران اطلاعات در فضای مجازی ممکن است فکر کنیم خیلی چیز می‌دانیم و به همین خاطر رطب و یابس را به هم وصل کرده و نظر می‌دهیم ولی درستش این است که به متخصص مراجعه شود.

باز جالب است که هریک از ما برای ادارۀ کشور نظری می‌دهیم ولی هیچ‌یک از این نظرات تخصصی نیست.

در شرح این عبارت مرحوم آیت الله منتظری در شرح نهج البلاغه جلد2 ص 243تا 246 و ص 261 تا ص263 به دو روش اجتهاد اهل سنت و شیعه اشاره دارد و به نظرش حضرت با این جملات می‌خواسته روش اجتهاد اهل سنت را که بر اساس قیاس و استحسان است و گمان‌آور، زیر سؤال ببرد تا روش اجتهاد شیعه که پیروی از کلام ائمه است و یقین‌آور تثبیت بشود؛ و بنده می‌گویم بر فرض آن زمان ثابت شد که حق با شیعه است و باید علم را از امام آموخت که علمش یقینی است نه از فلان و بهمان که علمشان قیاسی و استحسانی و در واقع ظنی است، ولی امروزه مسلمان -چه شیعه و چه سنی- چون از زمان پیامبر(ص) و ائمه فاصله گرفته‌اند علمی ندارند و هرچه دارند روایات است که ظن آور هستند. بله حضرت علی(ع) در زمان خودش عالم‌ترین بود و مردم اشتباه کردند که به دنبال دیگری رفتند و به همین خاطر حضرت صراحتا به آنان اعتراض کرده که چرا دنبال من نمی‌آیید ولی امروزه شیعه و سنی مثل هم هستند چون فاصلۀ هریک از زمان نزول وحی زیاد شده است و دو گروه تنها به روایاتی دسترسی دارند که احتمال اشتباه در آن روایات هست، اشتباه از لحاظ سندی و متنی و علاوه بر این فضا نیز عوض شده است. همین امروزه ما حرف‌هایی که در سال 57 می‌زدیم را قبول نداریم چون فضا کاملا عوض شده است. حال حتی بر فرض که مطمئن شویم کلامی از امام صادق(ع) است شاید آن کلام مربوط به فضای زمان خودش بوده باشد. تازه بسیاری از متون دین ممکن است قضیۀ خارجیه باشد نه حقیقیه و در نتیجه نتوان آن متون را برای هر فردی در هر زمان و مکانی سرایت داد.

خود ما و بچه‌هایمان در دو نسل هستیم و مثلا از نظر بدنی بدن ما قوی‌تر از بدن فرزندانمان است و در نتیجه نمی‌توان از آنها مثل خودمان توقع روزه داشته باشیم.

پس با توجه به عوض شدن جوّ نمی‌توان حکمی آن‌روزی را به امروزه سرایت داد. حتی آلودگی هوا اثر دارد و ممکن است موجب شود شخصی نتواند درست نفس بکشد و در نتیجه زود خسته شود.

من  سال 1392 در اصفهان در اوایل ماه رمضان ظهرها به مسجد می‌رفتم و نزدیک مغرب دهانم کاملا خشک می‌شد ولی همان ماه رمضان در کانادا که بودم با وجود اینکه روزها بلندتر بود و من پیاده‌روی هم می‌کردم ولی دهانم خشک نمی‌شد. پس معلوم است که هوای خوب با هوای بد متفاوت است و نباید همه چیز را با هم مقایسه کرد.

به هر حال این حرف آیت الله منتظری در بارۀ تفاوت سنی و شیعه در اجتهاد تا زمان امام حسن عسکری(ع) صحیح است چرا که تا آن زمان ما از نظر دسترسی به علم مقدم بر اهل سنت بودیم ولی بعد از آن هر دو گروه تنها با روایات مواجه هستند که علم‌آور نمی‌باشد. اینکه کلامی به امام صادق(ع) منسوب باشد اولا شاید واقعا کلام امام نباشد و ثانیا بر فرض که باشد شاید مربوط به همۀ زمان‌ها نبوده بلکه مربوط به زمان خودش بوده است.

پس اجتهاد شیعه در زمان ما بر اجتهاد اهل سنت برتری ندارد و باید در هر مسأله‌ای مجموع قرائن را جمع کرد از روایت گرفته تا قیاس و استحسان و علم و فضا و … با توجه به این امور اگر به نتیجه رسیدیم نظر می‌دهیم و الا باید بگوییم نمی‌دانیم. اینکه بگوییم فلان مسأله را نمی‌دانیم بهتر است از اینکه اموری را ندانسته به دین نسبت دهیم. مشکل جامعۀ ما این است که در همه چیز نظر داده‌ایم و همه چیز را دینی کرده‌ایم.

جاهِلٌ خَبّاطُ جَهالات.

ترجمه: «در امواج جهالتهایش گم شده.»

این حرف به همۀ ما روحانیون اشاره دارد. کسانی که از موضع دین حرف می‌زنند با توجه به فاصلۀ زیاد زمانی تا معصوم در واقع جاهلند. واقعا اگر پیامبری می‌آمد آیا همین حرف‌هایی که ما می‌زنیم را می‌گفت؟

عاش رَكّابُ عَشَوات

ترجمه: «با دیده کور در تاریکی‌‌های‌ نادانی‌ راه پوید،»

واژۀ عشوات را من خوب می‌فهمم. در لبنان که بودیم درگیری‌های زیادی بود. مثلا یک مرتبه گروهی خمپاره‌ای به آسمان می‌فرستاد و کاری نداشت که به چه کسانی اصابت می‌کند و به این کار «قصفة عشوائیة» می‌گفتند یعنی تیراندازی کورکورانه و بی‌هدف. حال در عبارت مورد بحث نیز به همین مطلب اشاره دارد یعنی کورکورانه نظر دادن که در بین ما نیز زیاد است. اینکه ما امروزه با انگشت زدن در موبایل علم یاد گرفته‌ایم مصداق این عبارت هستیم و نظراتمان پیرامون موضوعات و احکامش عشوایی یا کورکورانه است. بسیاری از علوم ما اشتباه است.

لَمْ يَعَضَّ عَلَى الْعِلْمِ بِضِرْس قاطِع.

ترجمۀ تحت اللفظی این است که با دندان آسیابی بر هیچ علمی فشاور نیاورده است.

یعنی هیچ علمی را هضم نکرده است. یا هیچ امر مشتبهی‌ را قاطعانه بر اساس دانش حل نکرده است.

در زمان قدیم وقتی می‌خواستند چوبی را امتحان کنند بر آن گاز می‌زدند و این‌گونه می‌فهمیدند که نرم است یا خشک. ضرس قاطع نیز یعنی دندان آسیابی که قطع کنندۀ غذاهاست.

افراد باید علم را قاطعانه و با دقت یاد بگیرند تا بتوانند به درستی نظر دهند و مشکلات را حل کنند.

من بارها این سؤال را مطرح کرده‌ام که کدامیک از مسئولان ما علم مدیریت می‌دانند؟ در کشورهای خارجی مسئولان اصلی علم مدیریت می‌دانند و بقیۀ کارها را به دست زیردستان می‌دهند ولی در کشور ما می‌گویند علم مدیریت نمی‌خواهیم.

يُذْرِى الرِّواياتِ اِذْراءَ الرّيحِ الْهَشيمَ.

ترجمه: «روایات را همچون کاهی‌ که بر باد می‌رود می‌پراکند.»

یعنی روایت می‌خواند ولی اینکه روایات را بفهمد یا بداند که کجا بخواند خیر. جاهلان این چنین هستند. از خدا می‌خواهیم که ما این‌چنین نباشیم.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات