سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
پاسخ به پرسشهایی پیرامون بهشتیان و شهوترانی در آن و…
به نام خدا آن مهرگستر مهربان
کلیپی از خانمی در فضای مجازی منتشر شده که در آن اشکالاتی پیرامون بهشتِ وصف شده در قرآن مطرح میکند. ابتدا به متن اشکال ایشان توجه کنید و سپس جواب بنده به آن اشکالات را مطالعه نمایید:
متن پرسش: شما که میگویید مؤمن هستید قرار است در بهشت چکار کنید؟ اگر مرد باشید قرار است دائما با حوریان مختلف سکس کنید و از جوهای شراب و عسل و شیر بنوشید و نهایتا زیر درخت میوه بنشینید و از الطاف پیغمبران استفاده کنید. اگر زن باشید تکلیفتان چیست؟ باید با غلمانهای مختلف بخوابید یا به لشگر مؤمنان در بهشت سرویس جنسی بدهید. دقیقا تکلیف شما در بهشت چیست؟ قرار است در بهشت تا ابد فقط شراب بخورید و سکس کنید؟ آیا خسته نمیشوید که در بهشت خبری از علم و فرهنگ و تکنولوژی نیست؟ ناراحت نمیشوید که در بهشت کامپیوتر هم ندارید؟ واقعا چرا توصیفات بهشت در قرآن در حد ابتداییترین و پستترین نیازهای بشر مثل خوردن و خوابیدن و سکس یعنی در حد نیازهای حیوانی است؟ سوره الرحمن را بخوانید. در آن اصلا خبری از علم و دانش و تواناییهای والای انسان وجود ندارد و فقط در حدّ زندگی حیوانی توصیف شده است. از همینجا میفهمیم که این قرآن به درد مردم متمدن قرن 21 نمیخورد.
پاسخ: سلام بر شما و ممنون از سؤال خوبی که مطرح کردید. باید توجه داشته باشید که قرآن مخصوص یک زمان خاص نیست بلکه هم برای زمان ماست و هم برای زمان عرب 14 قرن پیش است و میخواهد عرب بیابانی که اهل قانون و مدرنیته نبود را نیز کنترل کند تا در خانه به همسر خود زور نگوید یا اگر انسان ضعیفی را دید حق او را نخورد. به هر حال امکانات در آن زمان کم و احتمال اینکه افراد حق یکدیگر را بخورد زیاد بود. دین برای اینکه افراد حق یکدیگر را پایمال نکنند روشی برای کنترل آنها قرار داد. دقت کنید که دین یا باید دستور میداد که پیامبر(ص) با لشکری بزرگ جنایتکاران را بکشد که این روش، پاک کردن صورت مسأله است و یا باید با تشویق و ترساندن، آنها را از لحاظ روحی متحول میکرد تا دست از ظلم بردارند. به نظر شما کدام راه عاقلانهتر است؟ مسلماً راه دوم و به همین دلیل است که پیامبر(ص) مبشر و منذر است.
در سوره الرحمن که شما از آن نام بردید آمده است:
يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمٰاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوٰاصِي وَ الْأَقْدٰامِ ﴿الرحمن، 41﴾
گناهکاران به نشانههایشان شناخته میشوند، پس آنان را به موهای پیش سر و به پاهایشان میگیرند [و به آتش میاندازند.]
قرآن اینگونه افراد را میترساند و از طرف مقابل به آنها میگوید اگر خوب شدید و به دیگران کمک کردید و انسان پاکی شدید نعمتهایی به شما داده میشود از جمله حوریان.
پس این بیان یک راه روانشناسی برای اصلاح کردن افراد بوده تا به جای کشتن از راه تشویق و تهدید استفاده کند. مردم عادی نیاز به تشویق دارند تا کار خوب کنند و ظالمان نیاز به هشدار دارند تا دست از ظلم بردارند. پس قرآن بجای محاکمه و کشتن و زندان کردن، از روش انذار و تبشیر استفاده کرده است.
و اما نیاز یک عرب آن زمان چه بوده است؟ وقتی در بیابان تشنه بوده و برای جرعهای آب، دیگران را میکشته برای هدایت او چه باید کرد؟ فرض کنید در بیابانی به همراه فرزندانتان ماندهاید و هیچ چیزی ندارید. آیا باید به بچههای خود بگویید باید بمانیم تا بمیریم یا اینکه آنها را با وعدۀ به پیدا شدن آب، توصیه به صبر میکنید و میگویید باید صبر کرد تا چه بسا مسافرانی بیایند و ما را کمک کنند یا مسیری را میرویم تا به آب برسیم؟ به هر حال باید امید داد تا به آب برسید. این همان تبشیر است. پس روش تبلیغی قرآن اینگونه است.
و اما نعمتهای بهشت چگونه است؟ آیا همه در حدّ نیازهای اولیه بوده است؟
باید توجه داشت که عرب بیابانی به همین نیازهای اولیه احتیاج داشت و اگر به او چنین گفته شود اشکالی ندارد چون آن عرب در شرائطی که دارد و بسیار تشنه است، غیر از آب چیز دیگری مثل کامپیوتر تصور نمیکند که شما میگویید. مگر هِرَم مازلو را ندیدهاید که اول باید نیازهای اولیه تأمین شود و سپس سراغ نیازهای بعدی برویم.
پس عرب آن زمان همین نیازهای اولیه را نداشته و قرآن با بهترین بیانی که او را جذب کند برای او تبلیغ کرده است که اگر ندزدی و دیگری را نکشی و ظلم نکنی بهتر از این آب و غذا را به تو میدهم.
و اما اینکه واقعیت چیست باید قبول کنیم که واقعیت را نمیدانیم. بارها مثال زده شده که اگر بخواهند این دنیا را برای جنین در شکم مادر توصیف کنند نمیشود چون اصلا ذهنیتی از دنیا ندارد و در شکم مادر قوانین دیگری غیر از قوانین این دنیا حاکم است. حال احتمال دهیم که وقتی از این دنیا رفتیم قوانین دیگری حاکم باشد که چون ما آنها را نمیدانیم قرآن با زبان این دنیایی با ما صحبت کرده است. به همین خاطر در آیاتی آمده است:
لَهُمْ مٰا يَشٰاؤُنَ فِيهٰا وَ لَدَيْنٰا مَزِيدٌ ﴿ق، 35﴾
در آنجا هرچه بخواهند برای آنان فراهم است، و نزد ما [نعمتهای] بیشتری است.
با خواندن این آیه متوجه میشویم که بهشت، فراتر از نیازهای ابتدایی است که شما در سؤال به آن اشاره کردهاید. مصداق لَدَيْنٰا مَزِيدٌ میتواند هنر و علم و معنویت و تکنولوژی و حتی چیزهایی باشد که در تصور من و شما نمیگنجد. پس نگویید بهشتِ وصف شده در قرآن تنها به نیازهای مادی اشاره کرده است.
و اما در آیاتی دیگر که وصف بهشت است از مَثَل بهشت سخن گفته شده نه خود بهشت یعنی با زبان دنیایی برای ما سخن گفته است تا بفهمیم نعمتهای آنجا خیلی زیاد است که اگر ما ده گرم عسل میخوریم در آنجا نهر عسل وجود دارد. آیۀ ذیل را بنگرید:
مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهٰارُ أُكُلُهٰا دٰائِمٌ وَ ظِلُّهٰا تِلْكَ عُقْبَى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ عُقْبَى الْكٰافِرِينَ النّٰارُ ﴿الرعد، 35﴾
مَثَل بهشتی که به پرهیزکاران وعده داده شده [چنین است که] از زیر [درختانِ] آن نهرها جاری است، میوهها و سایهاش همیشگی است. این عاقبت و فرجام کسانی است که [در همه امور زندگی] پرهیزکاری کردند و فرجام کافران آتش است.
همچنین در آیات متعددی از قرآن به نعمتهای معنوی اشاره شده که شما از آن غفلت کردهاید. به این آیات توجه کنید:
قُلْ أَ أُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذٰلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّٰاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهٰارُ خٰالِدِينَ فِيهٰا وَ أَزْوٰاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوٰانٌ مِنَ اللّٰهِ وَ اللّٰهُ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ ﴿آلعمران، 15﴾
بگو: آیا شما را به بهتر از این [امور] خبر دهم؟ برای آنان که [در همه شؤون زندگی] پرهیزکاری پیشه کردهاند، در نزد پروردگارشان بهشتهایی است که از زیرِ آن نهرها جاری است، در آنجا جاودانهاند و [نیز برای آنان] همسانانی پاکیزه و خشنودی و رضایتی از سوی خداست؛ و خدا به بندگان بیناست.
دقت کنید که زوج به معنای زن نیست بلکه به معنای همسان است. پس کسانی که همتیپ هستند کنار هم قرا میگیرند.
وَعَدَ اللّٰهُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنٰاتِ جَنّٰاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهٰارُ خٰالِدِينَ فِيهٰا وَ مَسٰاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنّٰاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوٰانٌ مِنَ اللّٰهِ أَكْبَرُ ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿التوبة، 72﴾
خدا به مردان و زنان با ایمان بهشتهایی را وعده داده که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است؟ در آن جاودانهاند، و نیز سراهای پاکیزهای را در بهشتهای ابدی [وعده فرموده] و هم چنین خشنودی و رضایتی از سوی خدا [که از همه آن نعمت ها] بزرگتر است؛ این همان کامیابی بزرگ است.
میبینید که در این آیه بحث رضوان الهی مطرح است.
جَزٰاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّٰاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهٰارُ خٰالِدِينَ فِيهٰا أَبَداً رَضِيَ اللّٰهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ ﴿البينة، 8﴾
پاداششان نزد پروردگارشان بهشتهای پایندهای است که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، در آنها جاودانهاند، خدا از آنان خشنود است و آنان هم از خدا خشنودند؛ این [پاداش] برای کسی است که از پروردگارش بترسد.
در این آیات از رضایت و رضوان الهی در بهشت سخن گفته شده که بالاترین نعمتهای معنوی بهشت است ولی شما نسبت به این نعمتهای بهشتی غفلت کردهاید و اصلا در سؤالتان به آن اشارهای نکردهاید.
و اما اینکه چرا در سوره الرحمن به نعمتهای مادی بهشت اشاره شده است بنده در کتاب «عروس قرآن» که تفسیر این سوره است گفتهام که این سوره عروس قرآن است و مناسب است که در شب عروسی خوانده شود. در شب عروسی، عروس و داماد به چه فکر میکنند؟ به فکر لذت و حتی گاهی به فکر لذتهای حرام هستند. حال این سوره نعمتهای بهشتی را به یاد آنها میآورد تا برای رسیدن به آنها در این دنیا خلاف نکنند. همچنین دائما آنها را به جملۀ «فَبِأَيِّ آلاٰءِ رَبِّكُمٰا تُكَذِّبٰانِ» خطاب میکند که شما زن و مرد کدامیک از نعمتهای خدا را تکذیب میکنید؟
پس سوره الرحمن زن و شوهر را به زندگی خوب تشویق میکند تا مرد به زن زور نگوید و در شب عروسی گناه نکنند.
جالب است که در ابتدای این سوره تعلیم قرآن قبل از خلقت انسان آمده است بر خلاف سوره علق که ابتدا از خلقت انسان و سپس از علم سخن گفته شده است. پس اتفاقا در سوره الرحمن دقیقا توجه دارد که نعمتهای بهشتی اگرچه بالاست ولی قرآن بالاتر است. همچنین خلقت انسان مهم است ولی تعلیم قرآن مهمتر است. پس در همین سوره الرحمن به این جهتها توجه شده است ولی شما اینها را بیان نکردهاید. حتی در این سوره از نفوذ انسان به اطراف آسمانها و زمین صحبت شده که جز با سلطان ممکن نیست. به این آیه توجه کنید:
يٰا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطٰارِ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا لاٰ تَنْفُذُونَ إِلاّٰ بِسُلْطٰانٍ ﴿الرحمن، 33﴾
ای گروه جن و انس! اگر میتوانید از کرانهها و نواحی آسمانها و زمین بیرون روید، پس بیرون روید؛ نمیتوانید بیرون روید مگر با نوعی توانایی و قدرت.
جالب است که برخی مفسران مراد از سلطان در انتهای این آیه را تکنولوژی میدانند که شما دنبال آن بودید و در همین سورۀ الرحمن به آن اشاره شده است.
و اما در قرآن هیچجا از سکس صحبتی نشده است. بله در قرآن حرف از حوری هست ولی مطالبی که در صحبت شما هست در قرآن نیامده بلکه افرادی که قرآن را میخوانند چون ذهنیت سکس دارند از حور العین سکس میفهمد ولی آیا قرآن منظورش همین است؟ از شما میخواهم که دقیقا آیات قرآن را بخوانید و توهّم خود و افراد دیگر را به قرآن نسبت ندهید. الفاظی مثل سکس که شما میگویید در قرآن در وصف بهشت اصلا نیست.
به هر حال اگرچه لفظ کامپیوتر در قرآن نیست ولی تعلیم قرآن و نکات علمی فراوانی در قرآن آمده است. فراموش نکنید که قرآن کتابی است که 1400 سال است میدرخشد و مؤسسات فراوانی در کشورهای غربی بر روی آن کار میکنند و معلوم است چیزی دارد که بر روی آن کار میشود. از شما خواهش میکنم احتمال دهید قرآن چیزهایی دارد که بد فهمیدهایم یا بد برایمان گفته شده است.
قرآن رقیقۀ حقیقتی است که در عالم آخرت وجود دارد و قرار است در آخرت آن را در یابیم. وقتی میگوییم قرآن نازل شده است یعنی به زبان ساده آمده و حقیقتی پشت آن نهفته است که هرکسی به آن دست پیدا نمیکند. در سوره واقعه آمده است: إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ ﴿الواقعة، 77﴾
که یقیناً این قرآن، قرآنی است ارجمند و باارزش؛
فِي كِتٰابٍ مَكْنُونٍ ﴿الواقعة، 78﴾
[که] در کتابی مصون جای دارد.
لاٰ يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ ﴿الواقعة، 79﴾
جز پاک شدگان [از هر نوع آلودگی] به [حقایق و اسرار و لطایف] آن دسترسی ندارند.
پس قرار است ما در روز قیامت به حقیقت آیات قرآن دست پیدا کنیم. اگر قرآن گفته است: عَلىٰ سُرُرٍ مُتَقٰابِلِينَ ﴿الصافات، 44﴾ بهشتیان مقابل هم نشستهاند. برای سکس که مقابل هم ننشستهاند، بلکه حقایق را میآموزند و اگر غلامانی دور آنها هستند نه برای سکس بلکه برای خدمت به آنها هستند.
و اما با توجه به اینکه پرسش کننده از سوره الرحمن نام برده به ذهنم رسید بیشتر در مورد این سوره صحبت کنم و حداقل اجمالی از آیات ابتدایی آن را بیان نمایم تا مشخص شود در مجموع این سوره چه مطالب نابی آمده ولی پرسشکننده بدون توجه به آن مطالب، فقط به برخی آیات، آن هم با ذهنیت خودش اشاره کرده است.
این سوره با الرحمن شروع میشود یعنی خدایی که مهربانیاش همۀ عالم را فرا گرفته است. الرَّحْمَنُ ﴿١﴾ همان خدای مهربان قرآن را تعلیم داد عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿٢﴾ و انسان را آفرید خَلَقَ الإنْسَانَ ﴿٣﴾ و به او بیان یاد داد تا همین گفتگوها شکل بگیرد. عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ﴿٤﴾ همچنین خورشید و ماه را روی حساب قرار داده و نظمی که در چرخش خورشید و ماه و زمین و سایر ستارگان است نیز از روی مهربانی خداست. الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿٥﴾ و تمامی عالم در برابر خدا تسلیم و به دنبال هدف خدا هستند. وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ ﴿٦﴾ علاوه بر این خداوند میزان حق و باطل را قرار داد که این میزان، هم میتواند عقل باشد و هم کتاب خدا و هم وجدان هر فرد وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ ﴿٧﴾ که نباید عدالت را زیر پا گذاشت أَلا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ ﴿٨﴾ و باید طبق عدالت کار کرد و حق کسی را نخورد. وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ ﴿٩﴾ از طرف دیگر همۀ امکانات موجود در زمین را برای مردم خلق کرد. وَالأرْضَ وَضَعَهَا لِلأنَامِ ﴿١٠﴾
حال پس از مطرح کردن این همه نعمت چندین بار گفته است: «فَبِأَيِّ آلاٰءِ رَبِّكُمٰا تُكَذِّبٰانِ» که مثل تکرار یک تکخوانی در شب عروسی است و طبیعتا در شب عروسی بحث علمی نمیکنند بلکه حرف از زیباییهاست.
پس در کتاب خدا و سوره الرحمن این مطالب هم هست و فقط آیاتی نیست که شما طبق برداشت خودتان مطرح کردهاید. تازه مطالبی که گفتم صریح آیات سوره الرحمن است ولی آنچه شما گفتید صریح نیست، بلکه اصلا بحث سکس در قرآن نیست.
علاوه بر این یادمان نرود مطالب علمی و عقلی در سورههای مختلف قرآن گفته شده است مثل سوره حمد که از ربوبیت و مهربانی و مالکیت داشتن خدا بر قیامت سخن گفته است. در سور مختلف قرآن مباحث خداشناسی و بکار گیری عقل آمده است. پس هر جای قرآن به تناسبش مطالب عالی دارد و نباید فقط آیۀ حُورٌ مَقْصُورٰاتٌ فِي الْخِيٰامِ ﴿الرحمن، 72﴾ را ببینیم و تازه با ذهنیت خودمان بگوییم قرآن همهاش سکس است، بله همانطور که گفتم این آیه از سکس سخنی نگفته و دیگران با ذهنیت خود از آن سکس برداشت کردهاند.
خلاصه اینکه من از شما که سوره الرحمن را نقد کردهاید میخواهم «میزان» که در آیات اول این سوره آمده است را رعایت کنید و دقیقا به صورت علمی بررسی کنید که چه چیزهایی در قرآن هست و چه چیزهایی نیست و هر کدام چه مقداری است و برای چه آمده و چه چیزی از آن صریح است و چه چیزهایی را ما به قرآن نسبت دادهایم؟ پس باید انصاف را رعایت کرد.
به هر حال از سؤالات خوب شما تشکر میکنم و باز اگر سؤالی بود در خدمتم.
احمد عابدینی – 13 اردیبهشت 1404