سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
چرا امام سجاد(ع) حج را بر جهاد ترجیح دادند؟
دوران امام سجاد(ع) دوران سختی بود بهگونهای که شاید نتوان سختی آن دوران را تصور کرد یا به تصویر كشید. برای اینکه معلوم شود تصور آن دوران از توان ما خارج است به زیارتنامههای نوشتهشده در مفاتیحالجنان رجوع گردد تا معلوم شود همه آنها از امام باقر(ع) به بعد میباشد. به عبارت واضحتر، امام سجاد(ع) در اوج خفقانی بود كه حتی نمیتوانست بهطور علنی سلامی بر پدر و برادران و عموهای شهیدش بفرستد تا بهعنوان زیارتنامه از ایشان نقل شود.
فضای متلاطم كوفه و قیام توابین و امثال آنان دلیل بر آزاد بودن امام سجاد(ع) نیست؛ زیرا اولاً امام در مدینه بود، نه در كوفه، و ثانیاً نوشتن و فرستادن زیارتنامهای برای مردم كوفه، امكان سوء استفاده مقامطلبان از نام امام حسین(ع) را افزایش میداد و حكومت بنی امیه نیز امام(ع) را در مدینه تحتفشار قرار میداد.
لازم به یادآوری است كه امام سوم شیعیان به وسیله دو گروه كه در طول یكدیگر بودند شهید شد: حاکمان و جاهلان ترسو. با این ترفند که حاکمان در تلاش بودند خود را زیر نقاب مردم پنهان کنند و تا حدودی نیز موفق شدند و همین باعث شد كه مردم كوفه به جان هم بیفتند و یكدیگر را از دم شمشیر بگذرانند.
در این میان، گاهی حكومت بنی امیه آنقدر مظلومنمایی میکرد و خود را اسلام ناب جلوه میداد كه نهایتش معلوم نیست. تنها كافی است بدانید كه مردم آنقدر فریب تبلیغات حكومت را میخوردند كه گویی در غار اصحاب كهف به سر میبردند و از امام سجاد(ع) میخواستند كه به دنبال آنان و برای جهاد در ركاب آنان اقدام كند و بهجای حج به جبهههای جنگ برود.
برای تبیین شرایط عصر امام(ع) توجه به روایاتی که در ادامه میآید، ضروری است:
علی بن ابراهیم از پدرش ابراهیم بن هاشم از عثمان بن عیسی از سماعه از حضرت صادق(ع) چنین نقل كرده است: عباد بصری حضرت سجاد(ع) را در راه مكه دید و به او گفت: ای علی بن الحسین(ع) جهاد و سختی آن را رها كردهای و بر حج و راحتی آن روی آوردهای؟ درحالیکه خدای تعالی میفرماید: ﴿ إِنَ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوالَهُمْ بِأَنَ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بايَعْتُمْ بِهِ وَذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾ ؛ «خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری كرده كه آنها در راه خدا جهاد كنند كه دشمنان دین را به قتل برسانند و یا خود كشته شوند این وعده قطعی خداوند و عهدی است كه در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده و از خدا باوفاتر به عهد كیست؟ ای اهل ایمان شما به خود در این معامله بشارت بدهید كه این معاهده با خدا به حقیقت سعادت و فیروزی بزرگی است.»
حضرت سجاد(ع) در جوابش فرمود: آیه را تمام كن و خواند:﴿التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾ ؛( این مؤمنان) همان توبهکنندگان، عابدان، ستایش گران، سیاحت کنندگان (در راه خدا)، رکوع کنندگان، سجده کنندگان (و) فرمان دهندگان به کارهای پسندیده و بازدارندگان از کارهای ناپسند و نگهبانان حدود خدا هستند و به مؤمنان بشارتده.
حضرت فرمودند: «إِذَا رَأَيْنَا هَؤُلَاءِ الَّذِينَ هَذِهِ صِفَتُهُمْ- فَالْجِهَادُ مَعَهُمْ أَفْضَلُ مِنَ الْحَجِّ؛ هنگامیکه افرادی را با این ویژگی ها دیدیم، جهاد همراه با آنان از حج برتر است.»
رجال سند همه از بزرگان هستند و از نظر سندی اشكالی بر حدیث وارد نیست. بنابراین چنین الفاظی از امام صادق(ع) صادر شده است. اما عباد بصری كیست؟ آیا او عباد بن بُكَیر است یا عباد بن صُهَیب یا عباد بن كثیر. شیعه بوده یا سنی، مورد وثوق بوده یا نه، برایمان مهم نیست؛ زیرا ماجرای سخن او با حضرت سجاد(ع) را امام صادق(ع) نقل كرده است.
بههرحال او فردی است كه فریب تبلیغات فراوان حكومت بنی امیه را خورده كه پیوسته مردم را به جهاد ترغیب و جهاد را نیز به معنای جنگیدن با دشمن جلوه داده و همگان را به آن تشویق میکردهاند. بهگونهای كه وی به حضرت سجاد(ع) اعتراض میکند که چرا تو سختی جهاد را وا نهاده ای و راحتی حج را برگرفته ای؟
امام(ع) آنقدر مظلوم و در فشار است كه نمیتواند بگوید این سلسله، حاكمان فاسدی هستند كه تمام مردان طایفۀ مرا از پدر، برادر، عمو و فرزندان آنان را كشته اند، حالا نیز فكر كشورگشایی در سر میپرورانند یا میخواهند بر بحران های داخلی خود سرپوش بگذارند و سایر مخالفان داخلی خود را سركوب كنند كه هیچکدام ربطی به جهاد اسلامی ندارد.