سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
1. نیاز به خوردن و آشامیدن
نخستین نیاز مادی انسان خوردن وآشامیدن است وادامه حیات مادی اش در گرو برآورده شدن آن می باشد
نخستین پیام قرآن در این خصوص این است که فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ
به یقین مراد از «نگاه کردن» تماشاى ظاهرى نیست، بلکه نگاه به معنى دقت و اندیشه در ساختمان این مواد غذایى، و اجزاء حیاتبخش آن، و تاثیرات شگرفى که در وجود انسان دارد، و سپس اندیشه در خالق آنها است.
قرآن در آیات متعددی بر خوردن از غذایی که دو شرط حلال بودن و پاک بودن را دارد تاکید می ورزد، از جمله در آیات زیر:
– یَأَیُّهَا النَّاسُ کُلواْ مِمَّا فىِ الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا
– کلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَیِّبًا
(2) نیازبه لباس و پوشاک
لباس از نیازها ی اساسی انسان است تا آنجا که تاریخ نشان می دهد انسان همیشه لباس می پوشیده است
قرآن کریم به دو فائده مهم لباس تصریح می کند:
– حفظ عورت و زینت بخشی آن: یَابَنىِ ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکمُْ لِبَاسًا یُوَارِى سَوْءَاتِکُمْ وَ رِیشًا
– جنبه حفاظتی لباس در در برابر گرما وسرما: وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرَابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَ سَرَابِیلَ تَقِیکمُ بَأْسَکُمْ
سرابیل.
جمع “سربال” (بر وزن مثقال) از نطر لغوی به معنای پیراهن است از هر جنسى که باشد، سایر مفسرین نیز همین معنى را تایید کردهاند، ولى بعضى آن را به معنى هر گونه لباس و پوشش دانستهاند، اما مشهور همان معنى اول است.البته پوشش و لباس فایدهاش تنها این نیست که انسان را از گرما و سرما حفظ کند، بلکه هم شکوهى است براى انسان و هم در برابر بسیارى از خطراتى که متوجه جسم او مىشود لباس یک وسیله دفاعى است، چرا که اگر انسان برهنه بود شاید هر روز گوشهاى از بدنش مجروح مىشد ولى در آیه فوق روى خاصیت اول از نظر اهمیت تکیه شده است. قرآن کریم در ضمن ارائه ی فوائد پوشیدن لباس از اسراف در مصرف لباس نیز نهی کرده است:
یَابَنىِ ءَادَمَ خُذُواْ زِینَتَکمُْ عِندَ کلُِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُواْ وَ اشرَْبُواْ وَ لَا تُسرِْفُواْ إِنَّهُ لَا یحُِبُّ الْمُسرْفِینَ.
(3) نیاز به مسکن
نیاز به مسکن از جمله نیازهای مادی انسان است. مسکن از ماده ی سکن به معنای هر چیزى است که انسان به وسیله آن سکونت یابد به تعبیر دیگر می توان گفت سکن به معنا ی ثبات، استقرار و آرامش می باشد.و مسکن مناسب باید تامین کننده ی امنیت و آرامش جسمی و روحی ساکنان خود باشد؛ قرآن کریم نیز خانه هایی که سکونت و آرامش رابرای آدمیان به ارمغان می آورند از نعمتهای خدامی داند و می گوید:
– وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّن بُیُوتِکُمْ سَکَنًا
از سوی دیگر مسکن مناسب در نگاه قرآن باید از در و دیوار مطمئن برخوردار باشد تا اهل خودرا در برابر دشمن محافظت کند:
– وَ یَسْتَْذِنُ فَرِیقٌ مِّنهُْمُ النَّبىَِّ یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنَا عَوْرَةٌ وَ مَا هِىَ بِعَوْرَةٍ إِن یُرِیدُونَ إِلَّا فِرَارًا.
(4) نیاز به جنس مخالف(غریزه جنسی)
غریزه جنسی از نیرومندترین و سرکش ترین غرائز ذاتی انسان است وبه همین سبب نیاز به جنس مخالف یکی از نیاز های اصلی انسان به شمار می آید. قرآن کریم ازدواج را تنها راه صحیح پاسخگویی به این نیاز می داند و می گوید:
– وَ أَنکِحُواْ الْأَیَامَى مِنکمُْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکمُْ وَ إِمَائکُمْ إِن یَکُونُواْ فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
وچون ازدواج دائم برای عده ای که به سن ازدواج رسیده اند همواره امکان پذیر نیست، قرآن کریم برای جلوگیری از انحراف غریزه جنسی دو راهکار اساسی را پیش روی مومنان می گذارد:
الف: رعایت عفت و پارسایی: وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یجَِدُونَ نِکاَحًا حَتىَ یُغْنِیهَُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ
ب: ازدواج موقت: فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنهُْنَّ فََاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَ لَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللَّهَ کاَنَ عَلِیمًا حَکِیمًا
قرآن کریم نسبت به حفظ غریزه جنسی و کنترل آن در مسیر صحیح توصیه ها ی فراوانی کرده است ازجمله در آیات زیر:
الف: قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یحَْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَالِکَ أَزْکىَ لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصْنَعُونَ وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَ یحَْفَظْنَ فُرُوجَهُن
ب: الحَْفِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحَفِظَتِ وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَ الذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لهَُم مَّغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِیمًا
ج: وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلىَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانهُُمْ فَإِنهَُّمْ غَیرُْ مَلُومِینَ ،فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ
در ضمن تاکید به حفض غریزه جنسی؛ زنا را کاری بسیار زشت و بیراهه (وَ لَا تَقْرَبُواْ الزِّنىَ إِنَّهُ کاَنَ فَاحِشَةً وَ سَاءَ سَبِیلًا)، مرد و زن زناکار را مستحق عقوبت (الزَّانِیَةُ وَ الزَّانىِ فَاجْلِدُواْ کلَُّ وَاحِدٍ مِّنهُْمَا مِاْئَةَ جَلْدَةٍ وَ لَا تَأْخُذْکمُ بهِِمَا رَأْفَةٌ فىِ دِینِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَْخِر) و لواط را در ردیف زنا و انحراف روشن از مسیر صحیح غریزه جنسی دانسته است(إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَلَمِینَ، أَ ئنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَوَتَقْطَعُونَ السَّبِیلَ وَ تَأْتُونَ فىِ نَادِیکُمُ الْمُنکَر).
(5) نیاز به امنیت وآرامش روانی
نیاز به امنیت و آرامش روانی یکی از اساسی ترین نیازهای انسان به شمار می رود ، قرآن کریم ایمان به خدارا یگانه وسیله تحقق امنیت روانی می داند و این حقیقت رابا صراحت اینگونه بیان می کند:
– الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئکَ لهَُمُ الْأَمْنُ وَ هُم مُّهْتَدُونَ
هم چنین در آیاتی از جمله:
– مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ محُْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یحَْزَنُونَ
و در این آیه «إِنَّ الَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُواْ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یحَْزَنُونَ» ایمان را وسیله اصلی پیشگیری از هر گونه خوف و حزنی می داند.
(6) نیاز به محبت و عشق
نیاز به محبت و عشق، از جمله نیازهای روانی انسان است و این نیاز در شکل های گوناگون در وجود انسان ظهور می یابد من جمله در؛ روابط دوستانه با دیگران، را بطه با همسر و فرزندان، یاموقعیت در یک گروه ویژه یا کل جامعه هم چنین در رابطه با اشیای مادی یا مفاهیم معنوی یا انتزاعی.
خداوند در قرآن محبت برخاسته از ایمان رااز عالی ترین شکل های عشق ومحبت می داند وایجاد آن را به خود نسبت می دهد:
– وَ الَّذِى أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ وَ أَلَّفَ بَینَْ قُلُوبهِِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فىِ الْأَرْضِ جَمِیعًا مَّا أَلَّفْتَ بَینَْ قُلُوبِهِمْ وَ لَاکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنهَُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
ودر آیات دیگر مودت و رحمت بین همسران را نیز معلول جعل تکوینی خود می داند:
– وَ مِنْ ءَایَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمُ مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فىِ ذَالِکَ لاََیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
محبت پدربه فرزند نیز تا آنجا مورد تایید قرآن قرار می گیردکه با ایمان راستین و عشق به خداوند در تعارض نباشد:
– وَ نَادَى نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنىِ مِنْ أَهْلىِ وَ إِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَ أَنتَ أَحْکَمُ الحَْاکِمِینَ قَالَ یَنُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُْ صَالِحٍ فَلَا تَسَْلْنِ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنىِّ أَعِظُکَ أَن تَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ
قرآن کریم در راستای جهت دادن صحیح به توان ذاتی محبت و عشق آدمیان، والاترین، کاملترین وخالص ترین نوع محبت را عشق مومنان به خدای بزرگ معرفی می کند:
– وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا یحُِبُّونهَُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ
(7) نیاز به خیر و فضیلت
نیاز به خیر و فضیلت یکی دیگر از نیازهای فطری و دایمی بشر است که در همه افراد این نوع وجود دارد. انسان نیاز دارد به انجام افعال خیر و با فضیلت نه از آن جهت که منفعتی دارد و نیازی از نیازهای مادی او را برطرف و یا زیانی را از او دفع میکندبلکه از آن جهت که آن امور خیر است و با وجود او سازگاری دارد
قرآن کریم با ارایه تعریف کاملی از نیکی و خیر، آدمیان رابه صراحت به آن فرا می خواند:
– لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ.
قرآن کریم در جهت دهی صحیح به این نیاز مهم فطری، آن را پس از عبادت خداوپرهیزاز شرک، مهم ترین وظیفه ی انسان می شمارد و نثار نیکی هارا بر اساس یک طبقه بندی اینگونه بیان می کند:
– وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبیلِ وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالاً فَخُوراً.
(8) نیاز به جمال و زیبایی
یکی دیگر از نیازهای فطری انسان نیاز به زیبایی و جمال است. انسان زیبایی را در همه شئون زندگی دخالت میدهد و دوست دارد همه چیز از شکل ظاهری خودش تا مناظر جلوی چشمش زیبا و قشنگ باشد و تمام زندگی او را هالهای از زیبایی فرا گرفته باشد.
نخستین نکته ای که درباب زیبایی ها از قرآن می توان سراغ گرفت این است که قرآن زیبایی های هستی را به خدا نسبت می دهد و محروم ساختن انسان هر را از آنها توبیخ می کند:
– قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ.
قرآن کریم به انواع گوناگونی از زیبایی های هستی تصریح وآدمیان رابه درک و بهر ه برداری از آنها ترغیب می کند. از این قبیل است:
الف: زیبایی آسمان با تزیین ستارگانش: إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِب.
ب: زیبایی ترکیب انسان و صورت او: وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ.
ج: زیبایی مناظر طبیعی: تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ.
د: زیبایی ایمان: و لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِکُمْ.
(9) نیاز به علم ودانش وآگاهی
یکی از نیازهای اصیل انسان نیاز به علم، دانش ومعرفت واقعیت های جهان هستی است، این نیاز از همان کودکی بروز می کند و تا پایان عمر از انسان سلب نمی شود، سوالات پی در پی کودکان نشانه وجود این نیاز فطری است؛ از دید قرآن رسیدن به علم و دانش از ارزش و اعتباری معادل ایمان به خدا برخوردار می باشد:
– یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ