اين روزها كه افراد معمولا به خاطر بيماري كرونا و امثال آن خود را نيازمند به پناهگاهي به نام دعا، راز و نيايش ميبينند تا كنار پيشگيري، تقويت يا درمان و معالجه، روحشان را قوي سازند تا در مقابل هجوم بيوقفه مشكلات امروزه كمر خم نكنند. بنابراين سزاوار است كه آداب دعا را فرا بگيرند تا دعايي خداپسند، قرآني و مطابق با روش پيامبر(ص) و ائمه اطهار عليهم السلام انجام دهند و دچار جاهلان و شيادان نشوند و راه حق را فرابگيرند و بپيمايند.
خوب است همه با هم قرآن را ورق زنيم يا با يك جسجوي ساده دعاهاي پيامبران را كه در قرآن آمده، با هم مرور كنيم. تمامي دعاها با كلمه «ربِّ» يا با كلمه «رَبَّنا» يا در برخي موارد با «اللهم» شروع شده است.
پس خواستن بايد از رَبّ، باشد كه مدبر و صاحب اختيار و پروردگار است همان كسي كه آفريدگار همه چيز است. در كنارش دقت كنيم كه هيچگاه هيچ پيامبري خدا را به حق هيچيك از بندگانش قسم نداده است. مثلا حضرت يعقوب در مشكل بسيار سخت گمشدن حضرت يوسف و گريه حدود 40 ساله و از دست دادن بيناييش هيچگاه خدا را به حق جدش حضرت ابراهيم خليل يا پدرش حضرت اسحاق قسم نداده است. يا حضرت موسي (ع) براي نجات از فرعون براي رسيدن به مدين و براي رفع گرسنگي و… تنها به «رب» يا همان پروردگار متمسك شده و او را به حق هيچكس يا هيچچيز سوگند نداده است. و ساير انبياي بني اسرائيل خدا را به حق ابراهيم يا اسحاق يا اسماعيل ذبيح يا يعقوب يا يوسف قسم ندادهاند. هيچگاه حتي نجات از دست فرعون يا از دريا يا يد بيضا و عصاي موسي چاشني هيچيك از دعاهاي قرآن نشده است.
مثلا حضرت آدم(ع) پس از خوردن از ميوه درخت براي توبه « ربنا ظلمنا انفسنا و انلم تغفر لنا و ترحمنا لنكونن من الخاسرين» گفت و وقتي حضرت ايوب گرفتار شد «رب اني مسني الضر و انت ارحم الراحمين» گفت و همينطور حواريين حضرت عيسي «ربنا» گفتند و خدا را به حق عيسي يا مادرش يا ساير انبيا سوگند ندادند.
خداوند جزئيات واقع شدن پيامبرش در غار ثور و آمدن دشمنان تاپشت غار و تنهايي و بيكسي او را به تصوير كشيده ولي دعايي به حق انبيايي مانند ابراهيم(ع) يا خانه كعبه يا نماز شبهاي خودش وجود ندارد. خداوند ريزهكاريهاي جنگ بدر را توضيح داده و حتي به خواب و احتلام رزمندگان بدر اشاره كرده است ولي از دعا به حق غير سخني نيست. نه رزمندگان خدا را به حق محمد(ص) قسم دادند نه پيامبر خدا را به حق باني و رافع كعبه يا اسماعيل ذبيح يا هاجر محروم يا قسم داده است.
پس اينكه ما خدا را به حق بندگانش قسم ميدهيم چيزي است كه در قرآن و دعاهاي انبيا و اوليا كه قرآن نقل كرده سابقه ندارد و آداب دعاي قرآني اقتضا ميكند كه ما نيز همانند انبيا و اوليا دعا كنيم و از خود كتاب الهي چگونگي دعا را فرا بگيريم.
عقل نيز همين را به ما ميگويد زيرا همه هرچه هستند از آن كمترند كه با هستيش نام هستي برند. همه هرچه دارند از خداست و او به همه وجود داده و كمال بخشيده و هر وقت خواست وجود را يا برخي كمالات را افزون ميكند يا ميگيرد.