هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
فایل صوتی درس: کلیک کنید
متن درس:
نکات درس تفسیر در تاریخ 19/10/1400 – تفسیر آیه 59 سوره انعام – علم خدا
وَ عِنْدَهُ مَفٰاتِحُ اَلْغَيْبِ لاٰ يَعْلَمُهٰا إِلاّٰ هُوَ وَ يَعْلَمُ مٰا فِي اَلْبَرِّ وَ اَلْبَحْرِ وَ مٰا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاّٰ يَعْلَمُهٰا وَ لاٰ حَبَّةٍ فِي ظُلُمٰاتِ اَلْأَرْضِ وَ لاٰ رَطْبٍ وَ لاٰ يٰابِسٍ إِلاّٰ فِي كِتٰابٍ مُبِينٍ ﴿الأنعام، 59﴾
و کلیدهای غیب فقط نزد اوست، و جز او [كسي] آنها را نمیداند. و آنچه را در خشکی و دریاست، ميداند، و هیچ برگی نمیافتد مگر اينکه آن را میداند، و هیچ دانه ای در تاریکی های زمین، و هیچ تر و خشکی نیست مگر اينکه در کتابی روشن [ثبت] است.
وَ هُوَ اَلَّذِي يَتَوَفّٰاكُمْ بِاللَّيْلِ وَ يَعْلَمُ مٰا جَرَحْتُمْ بِالنَّهٰارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضىٰ أَجَلٌ مُسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِمٰا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿الأنعام، 60﴾
او کسی است که شبانگاهان [روح] شما را [به وقت خواب] میگیرد، و آنچه را در روز [از نیکی و بدی] به دست آوردهايد میداند؛ سپس شما را در آن [از خواب] بر میانگیزد تا اجل مُعّین سر آید؛ آن گاه بازگشت شما به سوی اوست؛ سپس شما را به آنچه همواره انجام میدادید آگاه میکند.
نکته 1: طبق يك تركيب نحوي وَرَقَةٍ در محل مبتدا قرار دارد و تَسْقُطُ صفت آن و (ما) در «مٰا تَسْقُطُ» نافیه و استثنا مفرّغ است؛ يعني مستثنا منه حذف شده است. در اين حالت ترجمه چنين ميشود: هيچ برگي از برگهایی که [از درختي] ساقط میشود در حالت و وضعيتي نيست مگر اينكه خدا به آن حالت و وضعيت علم دارد. (ر.ك التحرير و التنوير ج6 ص137، ذيل آيه)
جالب است که این آیه از لحاظ ترکیبی مشکل است و نیاز به دقت زیادی دارد.
و اما جملۀ وَ لاٰ حَبَّةٍ فِي ظُلُمٰاتِ اَلْأَرْضِ ممکن است بعدش جملۀ إِلاّٰ يَعْلَمُهٰا محذوف باشد و ممکن است با إِلاّٰ فِي كِتٰابٍ مُبِينٍ معنا شود.
نکته 2: ریشۀ «کتب» به معنای دوختن یک سفرۀ چرمی به سفرۀ چرمی دیگر است ولی آرام آرام به پیوستن اشیاء به یکدیگر و سپس پیوست دادن حروف به یکدیگر اطلاق شده است. حال وقتی گفته میشود که همه چیز در کتاب مبین است این مطلب بالاتر از علم است و به این معناست که همه چیز، نوشته و ثبت و ضبط شده است. پس چیزی که نوشته شده است بالاتر از چیزی است که در ذهن است.
بنابراین قسمت انتهای آیه میخواهد بگوید این چیزها علمی است که زائل شدنی نیست. البته این امر برای خدا مسلم است ولی با آوردن تعبیر «کتاب مبین» آن را تأکید کرده است که این علم هیچگاه از بین نمیرود.
نکته 3: خداوند در آیه 59 به گونهای علم خود را توضیح داده است که فهمش سخت نباشد. اگر همین مطلب آیه را فلاسفه و عرفاء میخواستند بیان کنند بیانشان سخت بود ولی خداوند با بیان سادهای گسترش و عظمت علم خود را بیان کرده است.
نکته 4: مراد از رطب و یابس، تر و خشک ظاهری نیست بلکه يك تعبير كنايي است و منظور از آن کل جهان است.
نکته 5: مباحثی پیرامون علم خدا مطرح شده است مثل اینکه با تغییر اشیاء آیا علم خدا متغیر میشود یا نه؟ در صورتي كه علم خدا تغيير ميكند آيا ذات خدا تغيير ميكند يا خير؟ این بحثها را ما مطرح نمیکنیم. تنها همین را اشاره کنم که متغیر بودن اشیاء، علم فعلي خدا را متغیر نمیکند. تا چه رسد به علم ذاتي او كه در مرتبه ذات است و تغییر ناپذیر است.
فعلا مهم این است که ما به علم خدا توجه کنیم. وقتی خدا همه چیز را میداند پس باید بفهمیم که از تصمیمهای ما مطلع است. بنابراین سعی کنیم تصمیم بد نگیریم. خدا به خلوتهای ما علم دارد. خدا از انواع ظلم خبر دارد، ظلم با قلم، ظلم با زبان و ….
پس باید حواسمان به اعمالمان باشد. عالِم شدن ما به علم خدا، عامل کنترل ما است.
علم خدا خیلی چیزها را ثابت میکند. به عنوان مثال اگر خدا مجرمین را مجازات میکند مجرم نمیتواند بگوید تو خبر نداشتی و من از عملم نیت دیگری داشتم. از آن طرف اگر خدا به جنایتکاران مهلت میدهد نبايد اعتراض كنيم زيرا خودش بهتر از ما علتش را میداند.
البته به این نکته نیز اشاره کنم که تأکید بر علم خدا نباید موجب ناامیدی شود و کسی بگوید پس کارهای ما چه فایدهای دارد؟ اگر میگوییم خدا همه چیز را میداند دلیل بر این نیست که ما به وظیفۀ خود عمل نکنیم. ما علم به علم خدا نداریم. پس باید وظیفۀ خود را انجام دهیم.
البته شناخت وظیفه، خود بحث دیگری است. برخی اوقات از روی جهل برای خودمان وظیفه مشخص میکنیم و مثلا چیزی را نمیدانیم و گمان میکنیم میدانیم. این چیزها همگی باید اصلاح شود.
نکته 6: برخی برای اینکه بگویند همه چیز در قرآن است به قسمت انتهایی همين آیۀ 59 اشاره میکنند و کتاب مبین را به معنای قرآن میگیرند در حالی که مراد از کتاب مبین در این آیه قرآن نیست. آیت الله جوادی آملی در تسنيم ذيل آيه ج 25 ص373 با استناد به خود قرآن اثبات کرده که منظور از کتاب مبین، قرآن نیست. ایشان با آوردن آيه 164 از سوره نساء : وَ رُسُلاً قَدْ قَصَصْنٰاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلاً لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ ..
و به پیامبرانی [وحی کردیم] که سرگذشت آنان را پیش از این برای توگفتیم، و پیامبرانی [را برانگیخته ایم] که سرگذشتشان را برای تو حکایت نکرده ایم…
خواسته بفهماند كه خود قرآن میگوید: برخی چیزها در قرآن نیامده است. حال چگونه ممکن است مراد از کتاب مبین قرآن باشد؟
البته اینکه کتاب مبین چیست بحث دیگری است ولی این را میفهمیم که قرآن نیست.
یادم هست مرحوم آیت الله صالحی نجف آبادی میگفت: علامه طباطبایی در مقدمه تفسیرش گفته است که کتاب مبین، قرآن است ولی در ذیل آیه 59 سوره انعام گفته است که کتاب مبین قرآن نیست. ایشان میگفت این تعارض را به علامه تذکر دادم و او تعجب کرد که چرا چنین گفته است؟
از همینجا میتوان فهمید بزرگان نیز اشتباه میکنند.
نکته 7: تعبیر وَ هُوَ اَلَّذِي يَتَوَفّٰاكُمْ بِاللَّيْلِ در آیه 60 بیشتر مربوط به زمانی است که خواب تماكي مردم يا اكثريت مطلق آنان در شبها بوده است. به هر حال در زمان قدیم برق نبوده و آنها با نور خورشید کار میکردند ولی اکنون که برق هست ممکن است برای عدهای زيادي كار و بيداري در شب و خواب در روز باشد.
نکته 8: توفی به معنای دریافت کامل است و از دیگر آیات قرآن مثل آیه 2 سوره مطففین همین معنا بدست میآید. حال با این معنا سوال ایجاد میشود که در خوابِ شب روح ما به طور کامل دریافت نمیشود چون بالاخره روح نباتی در وجود ما باقی است و به همین خاطر است که نفس میکشیم.
عدهای به این سوال جواب میدهند که همۀ انسان به روح انساني او است و در خواب، روح انساني او به صورت کامل گرفته میشود.
نکته 9: تعبیر وَ يَعْلَمُ مٰا جَرَحْتُمْ بِالنَّهٰارِ در آیه 60 یک جملۀ معترضه است و در واقع نوعی موعظه است و الا در آیۀ قبلی بیان شد که خدا همه چیز را میداند. پس این تعبیر نقطۀ اصلی آیه نیست بلکه نوعی تذکر اخلاقی است.