امروزه به قانون قصاص در اسلام اشکالاتی وارد میکنند. مثلا گروهی از غربیها در کشورشان این قانون را اجرا نمیکنند و میگویند چنین قانونی خشن است. نظر شما چیست؟
غرب مىگويد اگر كسى كشته شد ما نفر دوم را نكشيم ولى دين با قوانينش مىخواهد كارى كند كه همان قتل اول نيز انجام نشود به همين خاطر است كه در آيه 179 سوره بقره آمده است:
وَ لَكُمْ فىِ الْقِصَاصِ حَیَاةٌ يَأُوْلىِ الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
اين آيه میخواهد بگوید: ای افراد متوجه باشید که اگر کسی را کشتید، کشته خواهید شد. پس اگر میخواهید زنده بمانید مواظب باشید کسی را نکشید. بنابراین آنچه در آیه بيان شده است این است كه با قصاص به حيات مىرسيم و به حيات رسيدن كامل وقتى است كه با این جملۀ تهدید کننده و ترساننده، يك نفر هم كشته نشود. پس اين قانون براى اين است كه اصلا كسى كشته نشود.
همچنين ذيل آيه كه مى گويد لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ دلالت دارد كه با قانون قصاص در جامعه خودنگهدارى صورت مىگيرد و خود نگهدارى مرحلهاى قبل از كشته شدن است يعنى اين قانون جامعه را از قتل نگه مىدارد. بر خلاف قانون غربى كه مربوط به بعد از قتل است. بلکه در قانون غربی شخص میگوید من اوج خشونت خودم را اِعمال میکنم و فرد مقابل را میکشم و خود را به قانون معرفی میکنم و مطمئنم که کشته نمیشوم. پس پیوسته قتلهای غیر قانونی و انتقامی انجام میگیرد ولی طبق نظر اسلام خیر، چنین قتلهایی صورت نمیپذیرد. حال بر فرض که فردی، فردی را کشت قرآن ترجيح را بر نكشتن قاتل مىداند و گفته است:
وَ جَزَ ؤُاْ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلىَ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يحُبُّ الظَّالِمِينَ(شورى-40)
ترجمه : کیفر بدی مجازاتی است همانند آن. ولی هرکس عفو و اصلاح کند پاداش او با خداست. به یقین او ستمکاران را دوست ندارد.
یا گفته است: فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ(مائده-45 ) يعنى و اگر كسى آن را ببخشد (و از قصاص، صرف نظر كند)، كفاره (گناهان) او محسوب مىشود.
از طرف ديگر خطاب در قصاص اولواالالباب هستند يعنى كسانى كه از روى خردمندى عمل مىكنند و مسلما چنين افرادى به راحتى حاضر به كشتن نيستند و تا جايى كه بشود عفو را برمىگزينند.
شما صفات الوالالباب را در ساير آيات قرآن مشاهده كنيد. مثلا در آيه 18 سوره زمر آمده است:
الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئكَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ
در اين آيه اولوالالباب كسانى معرفى شدهاند كه حرفهاى مختلف را مىشنوند و بهترين را انتخاب مىكنند و در بحث قصاص نيز اولوالالباب به راحتى حكم به قتل نمىدهند بلكه همۀ جوانب موضوع را بررسى مىكنند و سپس بهترین را که در بسیاری از موارد عفو است انتخاب میکنند.
همچنين در آيات 19 تا 22 سوره رعد صفات اولوالالباب بيان شده است و يكى از اين صفات اين است كه:
وَ الَّذِينَ صَبرَواْ ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبهِّمْ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ أَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَ عَلَانِيَةً وَ يَدْرَءُونَ بِالحْسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئكَ لهَمْ عُقْبىَ الدَّارِ(رعد-22)
با توجه به اين صفتِ اولوالالباب متوجه مى شويم كه اولوالالباب تا جايى كه مى شود بدى را با خوبى پاسخ مىدهند.
نکتۀ بسیار زیبای دیگری که از آیه 178 سوره بقره استفاده میشود این است که قرآن، بازماندگان مقتول و شخص قاتل را برادر یکدیگر دانسته است که این، اوج مهربانی را در دین اسلام میرساند.(فَمَنْ عُفِىَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شىَءٌ) با این عبارت میخواهد حس مهربانی را برگزیند تا اولیای مقتول با برادر دانستن قاتل تا جایی که ممکن است از قصاص او صرف نظر کنند.
از طرف ديگر قتلى كه موجب قصاص است داراى شرائطى است كه بايد نسبت به آن دقت كرد. قصاص مربوط به قتل عمدى است نه قتل خطايى يا شبه خطايى و تازه بسيارى از مواردى كه جزو قتل عمد دانسته شده است با دقت متوجه مىشويم كه جزو قتل عمد نيست و شبه عمد است زیرا در قتل عمد قصد قاتل شرط است و ما دستگاه قصد سنج نداریم. قاتلها معمولا میگویند قصد کشتن نداشتیم.
همچنین حتی اگر سلاح او کشنده باشد باز ظاهرش این است که قصد قتل داشته است نه اینکه ما یقین به قصد او داشته باشیم.
همچنين طبق قاعدۀ (احتياط در دماء) با كوچكترين شبههاى قصاص برداشته مىشود.
حال اگر فردی واقعا اعتراف کرد که قصدش قتل بوده و با آلت قتاله هم وارد شده و فردی را کشته است باز اگر مطمئن باشد که کشته نمیشود امنیت کلی جامعه مخدوش میشود و در اینجاست که اسلام قصاص را قرار داده است تا افراد جامعه همگی در امنیت باشند و ظلم شدگان به حق خود برسند.
لطفا جهت ثبت نام ابتدا وارد شوید یا ثبت نام کنید.