سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
امروزه گفته مىشود كه بايد به مقدسات ديگران احترام گذاشت نه اينكه به آن توهين كرد. پس چرا حضرت ابراهيم به مقدسات مشركان بىاحترامى كرده و بتهاى آنها را شكسته است؟ آيا شايسته نبود ابراهيم از طريق كار فرهنگى پيش رود؟ ابراهيم مىبايست كار فرهنگى مىكرد و در صورت عدم نتيجه، آنها را به حال خود وا مىگذاشت چرا كه در دين اجبارى نيست ولى اينكه بتهايشان را شكسته كارى افراطگرايانه است و بعيد نيست گروههاى افراطى مسلمان نيز براى كارهاى خود به همين كار ابراهيم تمسك كنند. مثلا داعش نيز آثار باستانى را به اين استدلال كه نماد شرك است خراب مىكند و خود را مثل ابراهیم، بتشکن معرفی میکند. خلاصه اينكه كار ابراهيم و بتشكنى او چگونه با قوانين اخلاقى دنياى امروز سازگار است؟
در فقه میگویند شکستن بت جایز است چون مالیت ندارد ولی به نظر ميرسد نمیشود برای شکستن بتها به کار حضرت ابراهیم استناد کرد. تنقیح مناط کردن از فعل او برای کار ما اصلا صحیح نیست. گاهی اوقات در فقه مطلبی آنقدر تکرار میشود که ما فکر میکنیم درست است مثل اینکه در فقه به ما یاد دادهاند که فقط انسان مسلمان شیعه خودش و مالش ارزش دارد و چنین فردی است که جان و مالش محترم است و مال کافر ارزشی ندارد. الآن فهمیدهایم که انسان مطلقا، محترم است نه انسان مسلمان شیعه.
قرآن فرموده است:
وَ لَقَدْ كَرَّمْنٰا بَنِي آدَمَ ﴿الإسراء، 70﴾
به یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم.
وقتي حیوانات نیز محترم هستند، چگونه ممکن است کسی بگوید انسانی محترم نیست. جان و مال همه محترم است. بله اگر کافر با ما جنگید با او میجنگیم وگرنه او زندگی خود و ما زندگی خود را داریم. مال او از او و مال ما از ماست. بت بتپرستان مالیت دارد، اگرچه بتپرستی کار غلطی است. بنابراین حق نداریم بت آنها را بشکنیم.
اگر ابراهیم بتها را شکست، اولا پیامبر بود؛ ثانیا یک بار شکست؛ ثالثا از این طریق به آنها ثابت کرد که بت هیچکاره است. ولی ما اولا پیامبر نیستیم؛ ثانیا روز خاصی برای بتشکنی نداریم؛ ثالثا با این کار نمیتوانیم عقیدۀ خود را ثابت کنیم چون ما نیز چیزهایی نظیر ضریح و غیره را مقدس ميدانيم که آنها نیز نمیتوانند از خود دفاع کنند.
پس شکستن و نابود كردن اموال مردم مشرك از جمله بتهاي آنان نیازمند دلیلی است که بتواند جلوی قانون عقلایی مالکیت اموال را بگیرد. باید توجه داشته باشیم که جان و مال مردم محترم است. متأسفانه چون شیعه گروهی مخفی بوده و حکومتها با شیعه در افتاده بودند آدمهای منحرفی که آنها نیز با حکومتها مخالف بودند وارد شیعه شدند و انحرافات خودشان را وارد شیعه کردند.
مثل یهودیان که قرآن راجع به آنها میفرماید: وَ مِنْ أَهْلِ الْكِتٰابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطٰارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِينٰارٍ لاٰ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاّٰ مٰا دُمْتَ عَلَيْهِ قٰائِماً ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قٰالُوا لَيْسَ عَلَيْنٰا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَ يَقُولُونَ عَلَى اللّٰهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ ﴿آلعمران، 75﴾
و از اهل کتاب کسی است که اگر او را بر مال فراوانی امین شماری، آن را به تو باز میگرداند؛ و از آنان کسی است که اگر او را به یک دینار امین شماری، آن را به تو باز نمیگرداند، مگر آنکه همواره بالای سرش بایستی [و مال خود را با سخت گیری از او بستانی]. این به خاطر آن است که آنان گفتند: [چون ما اهل کتابیم] رعایت کردن حقوق غیر اهل کتاب بر عهده ما نیست، [و در ضایع کردن حقوق دیگران گناه و عقوبتی نداریم] و اینان [در حالی که باطل بودن گفتار خود را] میدانند بر خدا دروغ میبندند.
متأسفانه این خیانتی که یهودیان انجام میدادند در کتابهای فقهی خودمان جوازش برای ما آمده است.
پس بت بتپرست به عنوان اینکه مال کسی است حق شکستنش را نداریم ولی بت پرستی باطل است و برای تبلیغ توحید باید کار فرهنگی کرد.
لطفا جهت ثبت نام ابتدا وارد شوید یا ثبت نام کنید.