جوابیه به سید صدرا پیرامون بحث روایات باب مجازات

جوابیه به سید صدرا پیرامون بحث روایات باب مجازات

جواب به جناب سید صدرا هاشمی زید عزه
به نام خدای مهربان و تبریک ولادت مولای متقیان و امیر مؤمنان حضرت علی (ع)
جناب آقای سید صدرا هاشمی فایل صوتی درسی را در کانال خود گذاشته‌اند و مطالبی را به بنده نسبت داده‌اند که آن مطالب را آن گونه که ایشان نقل کرده‌اند نگفته‌ام. بنابراین در اینجا لازم می‌دانم مطالبی را که گفته‌ام باز نشر دهم تا نظرم روشن شود .
سلام بر جناب آقای سید صدرای عزیز
اشکال گرفته‌اید که عابدینی تعابیر یعید و لا یعید و یقاد و لا یقاد را همه‌جا به صورت خبری معنا می‌کند. و انشائی معنا نمی‌کند ولی این نقل شما دقیق نیست. من جملات یعید و لا یعید دربحث وضوء و نماز را انشائی می‌دانم چون احتمال دیگری در آن داده نمی‌شود، ولی جملاتی مثل یُرجَم و یُقتَل و نظایر اینها در بحث جزائیات را دارای چند احتمال می‌دانم: یکی حکم انشائی شرعی و دیگری اینکه شاید می‌خواهد بگوید حکومتی‌ها این چنین می‌کنند.
در واقع جملات خبری در اموری که ربطی به جزائیات ندارد تنها یک احتمال دارد و آن انشایی بودن است یعنی باید اعاده کند، ولی در جزائیات دارای چند احتمال است و من این مطلب را هم در کتابم و هم در نامه به رئیس قوۀ قضائیه صراحتا آورده‌ام و نمی‌دانم چرا اشتباه فهمیده شده است؟
در صفحه 268 از کتاب «ساختار شکنی در مباحث قصاص» چنین آورده‌ام:
اگر در عبادات امام(ع) فرمود: نماز اعاده می‌شود تنها در یک معنا ظهور دارد و آن این است که نماز قبلی باطل است. اما وقتی در حدود فرموده باشد شلاق زده می‌شود یا سنگسار می‌شود یا کشته می‌شود عبارت دو احتمالی است، احتمال بیان حکم شرعی و احتمال بیان وضع فعلی حکومت. بله اینکه امام به وضع فعلی حکومت موجود زمان خودش اشاره داشته باشد نه به حکم شرعی آن دور از ذهن و دور از واقعیت نیست یعنی در احکام جزایی می‌توان گفت که احتمالا امام(ع) در مقام بیان حکم خدا نیست و در مقام آنچه در دادگاه‌های سلاطین می‌گذرد می‌باشد. به ویژه در هر حکومت گروهی که اقلیت هستند در پی هشدار به طرفداران خود بر می‌آیند تا به دست حکومت‌ها گرفتار نشوند مثلا اگر روحانی مسیحی یا یهودی در ایران به همکیشان خود بگوید دارندۀ مواد مخدر اعدام می‌شود یا بی‌حجاب‌ها دستگیر می‌شوند، این بر حق بودن چنین کارهایی از دید او، دلالت نمی‌کند بنابراین سخن امام در مورد زنای محصنه، مرتد، ساب النبی و …. بر همین حمل می‌شود یا لااقل این احتمال منتفی نیست و وقتی احتمال آمد استدلال و یا اصالة الظهور باطل می‌شود.
پس دقیقا خلاف آنچه در درس خود گفته‌اید را گفته‌ام و تفصیلی داده‌ام که دیگران نداده‌اند و مطلبی جدید و سزاوار دقت است.
و اما خوب است به مطالب صفحه 204 از کتاب «ساختارشکنی در مباحث قصاص» نیز اشاره‌ای داشته باشم:
«امام، لزوم بيان حكم شرعي و نقش متفاوت فعل مضارع در تعبّـديات و جزائيات
اشکال: مقام امام و پرسش اصحاب از او اقتضا دارد که جواب، شرعی باشد نه اینکه بگوید حکومت‌ها چه می‌کنند و چه نمی‌کنند.
جواب: اقتضا دارد نه علیت تام. بنابراین هرگاه شرائط مناسب بود و مانعی نبود امام پاسخ شرعی می‌دهد مثلا در مسائلی مانند وضوء، نماز، روزه و …. که ربطی به حکومت و سیاست ندارد جملات خبری و معلوم و مجهول در حکم قضیۀ انشایی است و فعل مضارع «یغتسل» یا «یتوضأ» دلالت می‌کند که مکلف باید غسل کند یا باید وضوء بگیرد…… بنابراین عبارت احتمال دیگری را برنمی‌تابد و حکومت نیز در آن مباحث کمترین دخالت را می‌کند. اما در بحث‌هایی که به نوعی با حکومت در پیوند است مسأله شکل دیگری دارد اولا حکومت‌ها بیشتر دخالت می‌کنند بلکه این امور به دست آنها است و آنان در صدر اسلام افراد جاهل و ضد اسلامی بودند که سی سال پس از پیامبر(ص) بر تخت حکومت تکیه زدند، ثانیا عبارت احتمال‌های دیگر را برمی‌تابد ثالثا با تعریض به حکومت سازگار است …. برای روشن شدن بحث به این مثال توجه کنید: اگر امروزه از روحانی، غیر روحانی، فقیه یا غیر فقیه، قاضی یا غیر قاضی پرسیده شود کسی که هروئین دارد چه می‌شود؟ و جواب بشنود اعدام می‌شود این بدان معنا نیست که حکم خدا چنین است بلکه دلالت می‌کند که قانون مبارزه با مواد مخدر و روند قوۀ قضائیه فعلی، چنین مجازاتی را برای چنین شخصی قرار می‌دهد.»
و اما نگویید فقهاء در طول هزار سال فلان مطلب را گفته و فهمیده‌اند و ما نیز باید همان‌گونه بفهمیم. بنا نیست مقلد باشیم و هرچه قبلی‌ها گفته‌اند را بگوییم. انگار که شما در باب اجتهاد انسدادی شده‌اید.
نکتۀ دیگر این است که شما مثال‌هایی زده‌اید تا با آن مثال‌ها بخواهید حرف مرا رد کنید ولی به نظر می‌رسد در مثال زدن عجله کرده‌اید.
نباید یادتان برود که حکومت و قاضی‌ها رجم می‌کردند نه زراره و امام صادق(ع). پس اگر می‌خواهید مثال بزنید باید حواستان به این مطلب باشد که مثالی مطابق با موضوع بحث بزنید.

و اما نکتۀ دیگر این است که بنده در کتاب‌هایم و در نامه به قوه قضائیه به این نکته تصریح کرده‌ام که برائت و احتیاط در بحث‌های تعبدی مقابل هم هستند ولی در امور جزائی، برائت و احتیاط کمک هم هستند و در این امور برائت می‌گوید شخص متهم را تا یقین پیدا نکرده‌ای مجازات نکن و احتیاط هم همین را می‌گوید.
به هر حال شما با صحبت هایتان سر درس عده‌ای را نسبت به من بدبین کرده‌اید و امیدوارم این را جبران کنید.
دوستدار شما. احمد عابدینی

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات
چون بازاندیشی روشی دائمی است سزاوار است نوشته ها و سخنرانی های این سایت نظر قطعی و نهایی قلمداد نشود.