گروهى از آيه 21 سوره كهف استفاده مىكنند كه ساختن گنبد بر روی قبور و همچنین مسجد ساختن در قبرستان صحيح است و خلاصه ساختمانهايي كه رو و اطراف امام زادهها وجود دارد مورد تأييد قرآن است. آيا اين استفاده از اين آيه صحيح است؟
در اين آيه حرف دو گروه از مردم در زمان اصحاب كهف نقل شده است و ظاهر آيه اين است كه بحث بر سر اين بوده است كه وقتى اصحاب كهف از دنيا رفتند با آنها چه كنيم؟ گروهى گفتند آنها بايد دفن شوند و فقط بنيانی بر آنها ساخته شود. و اما گروه دوم گفتند كه در کنار مقبرۀ آنها باید عبادتگاهی ساخته شود. وَ كَذٰلِكَ أَعْثَرْنٰا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اَللّٰهِ حَقٌّ وَ أَنَّ اَلسّٰاعَةَ لاٰ رَيْبَ فِيهٰا إِذْ يَتَنٰازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقٰالُوا اِبْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْيٰاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قٰالَ اَلَّذِينَ غَلَبُوا عَلىٰ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً ﴿الكهف، 21﴾
و اینچنین مردم را متوّجه حال آنها کردیم، تا بدانند که وعده خداوند (در مورد رستاخیز) حقّ است؛ و در پایان جهان و قیام قیامت شکّی نیست! در آن هنگام میان خود درباره کار خویش نزاع داشتند، گروهی میگفتند: «بنایی بر آنان بسازید؛ پروردگارشان به آنها آگاهتر است!» ولی آنها که بر كارشان غلبه یافتند، گفتند: «حتما مسجدی بر آنها میسازیم.»
اين تعبير اولا بايد دقيق معنا شود. به نظر مىرسد اتخاذ مسجد بر قبور به اين معناست كه سجده كردن به نوعى با قبر نيز مرتبط باشد، حال يا به اين معنا كه بر قبر سجده شود يا اينكه سجدهها به نحوى با قبر نيز مرتبط باشند مثلا چون قبرى وجود دارد سجده بر روي قبر يا در كنار قبر با سجده در جاهاى ديگر متفاوت باشد و ثواب و اجر بيشترى داشته باشد.
حال سوال اين است كه آيا اتخاذ قبور به عنوان مسجد صحيح است يا نه؟ آنها كه مىگويند خدا نظر گروه دوم را مورد تأييد قرار داده است چه ادلهاى دارند؟
مجموع قرائن دلالت دارد كه كار گروه دوم نيز مورد تأييد اسلام نيست.
قرينه اول : قرآن درآيه 21 سوره كهف از كسانى كه نظر دوم را دادهاند با عنوان الَّذِينَ غَلَبُواْ عَلىَ أَمْرِهِمْ ياد كرده است يعنى كسانى كه در اين نزاع و اختلاف غالب شدند و توانستند نظر خود را غالب کنند و ظاهرا اینها کسانی بودند که حکومت در دست آنها بود.
حال بايد ببينيم اين افراد چه كسانى بودهاند. در الميزان آمده است : بيشتر روايات و سندهاى تاريخى برآنند كه قصه اصحاب كهف در دوران فترت ما بين عيسى و رسول خدا (ص) اتفاق افتاده است.(ترجمه الميزان، ج13، ص: 407)
از ديگر ادله نيز بدست مىآيد اين افراد مسيحى بودهاند و ما از مسيحيت سابقۀ غلو داريم و با چنين سابقهاى نمىتوانيم به نظر آنها به عنوان يك حرف صحيح نگاه كنيم.
قرینه دوم : اینکه این گروه با اطمینان میگویند لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيهْم مَّسْجِدًا چنین ادبیاتی ، ادبیات انسانهای مورد تأیید قرآن نیست و از دو آیۀ بعدی میتوان این مطلب را بدست آورد. در آیه 23 سوره کهف آمده است که نگو من فردا فلان کار را انجام میدهم الا اینکه ان شاء الله بگویی. وَ لاٰ تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فٰاعِلٌ ذٰلِكَ غَداً ﴿الكهف، 23﴾ إِلاّٰ أَنْ يَشٰاءَ اللّٰهُ وَ اذْكُرْ رَبَّكَ إِذٰا نَسِيتَ وَ قُلْ عَسىٰ أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هٰذٰا رَشَداً ﴿الكهف، 24﴾
و هرگز در مورد کاری نگو: «من فردا آن را انجام میدهم»، مگر اینکه خدا بخواهد! و هرگاه فراموش کردی، (جبران کن) و پروردگارت را به خاطر بیاور؛ و بگو: «امیدوارم که پروردگارم مرا به راهی روشنتر از این هدایت کند!»
حال این گروه نه تنها ان شاء الله نگفتهاند بلکه با تأکید گفتهاند که ما مسجد اتخاذ میکنیم. به لام تأکید و نون تأکید در جملۀ مورد بحث ، خوب توجه کنید.
قرینه سوم : ادبیات (رَبُّهُم اَعلَم بِهِم) که از گروه اول نقل شد به ادبیات انسانهای الهی نزدیک است و در آیات مربوط به اصحاب کهف نیز چند مرتبه همین نوع ادبیات مورد تأیید خدا قرار گرفته است و خود این مطلب قرینهای است که گروه اول بیشتر مورد تأیید خدا هستند.
البته از مجموع آیه 21 سوره کهف بدست میآید که هر دو گروه مورد مذمت هستند چرا که بجای اینکه به هدف اصلی قضیۀ اصحاب کهف بپردازند وارد نزاع شدند و در این آیه به خصوص اشاره شده که این دو گروه بجای اینکه از داستان اصحاب کهف پی به وعدههای الهی ببرند و به قیامت یقین پیدا کنند وارد نزاع شدند. و خداوند در آیه 22 سوره کهف به پیامبر میگوید جز به صورت غیر عمیق در مورد اصحاب کهف جدال نکن یعنی وارد نزاع نشو. پس مسلمانان واقعی باید مواظب باشند که با نزاع کردن بر سر قبر و ساختمان و آينهكاري و تزيين از اهداف اصلی اسلام غافل نشوند.
قرينه چهارم : در رواياتى در منابع شيعه و اهل سنت كه از لحاظ سندى صحيح است از اتخاذ قبور به عنوان مسجد نهى شده است. مثلا در كتاب صحيح بخارى ، حديث 1301 چنين آمده است :
عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا قَالَتْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي مَرَضِهِ الَّذِي لَمْ يَقُمْ مِنْهُ لَعَنَ اللَّهُ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِيَائِهِمْ مَسَاجِدَ لَوْلَا ذَلِكَ أُبْرِزَ قَبْرُهُ غَيْرَ أَنَّهُ خَشِيَ أَوْ خُشِيَ أَنَّ يُتَّخَذَ مَسْجِدًا
ترجمه : عايشه روايت مىكند كه پيامبر(ص) در مريضىاش كه در آن از دنيا رفت گفت : خدا يهود و نصارى را لعنت كرد چون قبور انبياء خود را به عنوان مسجد اتخاذ كردند. سپس عايشه گفت اگر چنين نبود قبر پيامبر آشكار بود ولى از آنكه قبر او به عنوان مسجد اتخاذ شود ترسيده شد.
و اما در كتب شيعه در كتاب الكافي ج : 3 ص : 228 آمده است :
عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ زِيَارَةِ الْقُبُورِ وَ بِنَاءِ الْمَسَاجِدِ فِيهَا فَقَالَ أَمَّا زِيَارَةُ الْقُبُورِ فَلَا بَأْسَ بِهَا وَ لَا تُبْنَى عِنْدَهَا الْمَسَاجِدُ
ترجمه : سماعه مىگويد از امام صادق(ع) راجع به زيارت قبور و ساختن مسجد در قبرستان پرسيدم. ايشان فرمودند : اما زيارت قبور اشكالى ندارد ولى نزد قبرها مسجد نسازيد.
اين حديث از لحاظ سندى موثق است. در نرم افزار درايه النور اين حديث موثق ذكر شده و آقاى مجلسى در مرآه العقول نیز سند اين حديث را موثق دانسته است.
همچنين در كتاب وسائلالشيعة ج : 5 ص : 162 از امام باقر(ع) نقل شده است كه :
فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَهَى عَنْ ذَلِكَ وَ قَالَ لَا تَتَّخِذُوا قَبْرِي قِبْلَةً وَ لَا مَسْجِداً فَإِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِيَائِهِمْ مَسَاجِدَ
ترجمه : پيامبر(ص) فرمود قبر مرا قبله و مسجد نگيريد چرا كه خدا کسانی را كه قبور انبياء خود را مسجد گرفتند لعنت كرد.
سند اين حديث در نرم افزار درايه النور صحيح دانسته شده است.
حديث در اين باب زياد است و به هر حال اين احاديث نيز مويدى است بر اينكه نظر گروه دوم در زمان اصحاب كهف صحيح نبوده است.
قرينه پنجم : اتخاذ قبور به عنوان مساجد با توجه به اينكه در ظاهر شبهۀ شرك دارد كار پسندیدهای نيست.
قرينه ششم : علماى شيعه در رسالههاى خود آوردهاند كه نماز خواندن در قبرستان و جايى كه قبر باشد مكروه است. در رسالۀ مراجع تقليد آمده است : نماز خواندن در چند جا مكروه است و از آن جمله است: … مقابل قبر، روى قبر، بين دو قبر ، در قبرستان. (توضيح المسائل (محشى – امام خمينى)؛ ج1، ص: 501)
با توجه به اين حكم مىفهميم نظر آن گروه دوم در زمان اصحاب كهف چندان صحيح نبوده است و کسانی كه از آيه 21 سوره كهف مىخواهند برخى كارهاى امروزه را توجيه كنند به نظر، دقت لازم را در تحقيقات خود نكردهاند.
علاوه بر این در هیچ کجای قرآن توصیۀ صریحی برای ساختن قبور يا چيزي بر روي قبور نداریم. آیا خدا نمیتوانست به پیامبرش توصیه کند که بر سر قبر ابراهیم برو و آن را بساز؟
لطفا جهت ثبت نام ابتدا وارد شوید یا ثبت نام کنید.