سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
در یک کانال تلگرامی چنین شبههای نسبت به اسلام گرفته شده است:
مریم رجوی از شوهرش طلاق گرفت تا با رهبرش مسعود رجوی ازدواج کند. زینب بنت جحش نیز از شوهرش طلاق گرفت تا با پیامبرش محمد ازدواج کند. هر دوی این ازدواجها با انگیزۀ ایمانی و ایدئولوژیک صورت گرفته است. از نظر ما هر دو مذموم است ولی چرا برای شما مسلمان ها یکی مذموم و دیگری موجه است ؟!!
متأسفانه برخی به استناد روایات ساختگی فکر میکنند پیامبر(ص) عاشق زینب شده بوده و برای شهوترانی به این ازدواج رو آورده در حالی که اصلا چنین نیست و اصلا چنین حرفی با آیات سوره احزاب که اینقدر پیامبر(ص) را ستوده، سازگار نیست. بد نیست به برخی از آیات این سوره که راجع به پیامبر(ص) است اشاره کنم:
إِنَّ اللّٰهَ وَ مَلاٰئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً ﴿الأحزاب، 56﴾
همانا خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود و رحمت میفرستند. ای اهل ایمان! بر او درود فرستید و آنگونه که شایسته است، تسلیم او باشید.
لَقَدْ كٰانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللّٰهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كٰانَ يَرْجُوا اللّٰهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللّٰهَ كَثِيراً ﴿الأحزاب، 21﴾
یقیناً برای شما در [روش و رفتار] پیامبر خدا الگوی نیکویی است برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد؛ و خدا را بسیار یاد میکند.
اَلَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسٰالاٰتِ اللّٰهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لاٰ يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللّٰهَ وَ كَفىٰ بِاللّٰهِ حَسِيباً ﴿الأحزاب، 39﴾
[آری این روش خداست درباره] آنان که همواره پیامهای خدا را به مردم میرسانند و از [عظمت و مقام] او میترسند و از هیچ کس جز او واهمه ندارند و برای حسابرسی [کار با ارزش اینان] خدا کافی است.
اینها همه تأیید پیامبر(ص) در حد اعلی است. چنین پیامبری چگونه ممکن است به زن ديگري نگاه كرده باشد و عاشق او شده باشد؟!
این حرفهایی که در اين روايات جعلي آمده است اصلا با معصومیت پیامبر(ص) سازگار نیست. چگونه ممکن است پیامبر(ص) از لای در، خانۀ مردم را دید زده باشد و به زنی نامحرم نگاه انداخته باشد؟! علاوه بر این زینب دختر عمۀ پیامبر(ص) بود و پيامبر او را بارها ديده بود و خود زینب دوست داشت با پیامبر(ص) ازدواج کند، ولی پیامبر(ص) او را به ازدواج زید در آورد.
علاوه بر این اگر این داستانها درست بود دشمنان اسلام در همان زمان به پیامبر(ص) ایراد میگرفتند که چرا عاشق زن شوهرداری شدهای، ولی هیچ کس از دشمنان پیامبر(ص) چنین اشکالی به ایشان وارد نکرده است.
به نظر من این روایات تاریخی دروغ است. این رفتارها مخصوص انسانهای لاابالی است نه پیامبری که مردم عاشق او بودند و آب وضويش را براي تبرك برميداشتند.
و اما دربارۀ ازدواج پیامبر(ص) با زینب که همسر زید بوده است آنچه اهمیت دارد آیه 37 سوره احزاب است که با آیۀ قبلیاش مربوط است. به این دو آیه توجه کنید:
وَ مٰا كٰانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لاٰ مُؤْمِنَةٍ إِذٰا قَضَى اللّٰهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللّٰهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاٰلاً مُبِيناً ﴿الأحزاب، 36﴾
و هیچ مرد و زن مؤمنی را نرسد هنگامی که خدا و پیامبرش کاری را حکم کنند برای آنان در کار خودشان اختیار باشد؛ و هرکس خدا و پیامبرش را نافرمانی کند یقیناً به صورتی آشکار گمراه شده است.
وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَ اتَّقِ اَللّٰهَ وَ تُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللّٰهُ مُبْدِيهِ وَ تَخْشَى النّٰاسَ وَ اللّٰهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشٰاهُ فَلَمّٰا قَضىٰ زَيْدٌ مِنْهٰا وَطَراً زَوَّجْنٰاكَهٰا لِكَيْ لاٰ يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوٰاجِ أَدْعِيٰائِهِمْ إِذٰا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً وَ كٰانَ أَمْرُ اللّٰهِ مَفْعُولاً ﴿الأحزاب، 37﴾
و [یاد کن] زمانی را که به آن شخص که خدا به او نعمت [اسلام] بخشیده بود، و تو هم [با آزاد کردنش از طوق بردگی] به او احسان کرده بودی، میگفتی: همسرت را برای خود نگه دار و از خدا پروا کن. و تو در باطن خود چیزی را پنهان میداشتی که خدا آشکار کننده آن بود و از مردم میترسیدی در حالی که خدا سزاوارتر بود که از او بترسی، پس هنگامی که « زید » نیاز خود را از همسرش به پایان برد [و او را طلاق داد] وی را به همسری تو درآوردیم تا برای مؤمنان نسبت به ازدواج با همسران پسر خواندههایشان زمانی که نیازشان را از آنان به پایان برده باشند سختی و حرجی نباشد؛ و همواره فرمان خدا شدنی است.
از آیه 36 میفهمیم که باید تمامي اوامر پیامبر(ص) را فرمان برد ولی وقتی آیه 37 را میبینیم متوجه میشویم كه تمامي اوامر پیامبر(ص) واجب الاطاعة نيستند و اوامری واجب الإطاعه میباشند که مربوط به دین و امور جامعه است؛ و در امور شخصیِ افراد، دستور پیامبر(ص) واجب الاطاعة نیست.
دقت شود کسی که طبق آیه 37 خدا به او نعمت داده است زید بوده که خدا به او توفیق مسلمان شدن داده است و پیامبر(ص) هم با آزاد كردن و به فرزند گرفتن او به او نعمت داد و تازه دختر عمۀ خودش زینب را به ازدواج او در آورد.
نکتۀ مهم این است که زید با زینب توافق نداشت و قصد داشت او را طلاق دهد. در این شرائط پیامبر(ص) قصد داشت طبق عموم آیه 36 به گونهای زید را مجاب کند كه نبايد زن خود را طلاق ندهد. ولی خداوند میخواهد این نکتۀ مهم را روشن کند که میتوان از اوامر پیامبر(ص) در امور خصوصی زندگی تخلف کرد و حرف او را گوش نداد.
جالب است که تنها اسم یک فرد از اصحاب پیامبر(ص) در قرآن آمده است و آن زید است که امر پیامبر(ص) در این زمینه را عمل نکرد و هیچ کس نگفته است که چون امر پیامبر(ص) را عمل نکرد فاسق یا کافر شد.
پس پیامبر با توجه به علاقهاش به زید میخواست کاری کند که زید زنش را طلاق ندهد ولی خداوند میخواهد زید زنش را طلاق دهد تا معلوم شود اوامر پیامبر(ص) در امور شخصی نافذ نیست.
پس چیزی که طبق آیه 37 پیامبر(ص) مخفی میکرد این بود که دوست داشت کسی نفهمد که ایشان اوامرش در امور شخصی نافذ نیست و پیامبر(ص) از همین میترسید که مردم به این مطلب پی ببرند ولی خدا میخواهد این مطلب آشکار شود و تا ابد بماند که کسی فکر نکند حرف پیامبر(ص) و ائمه و حاکمان در تمامی امور نافذ است.
بله بعيد نيست حكومتها كه دوست دارند در همۀ امور دخالت كنند و فرمانشان همه جا اطاعت شود در ساختن دروغهاي شاخداري كه در روايات ساختگي آمده است و پيامبر را شهواني ميداند نقش اساسي داشته باشند تا اصلا كسي نفهمد كه پيامبر(ص) و به دنبال آن حكومتهاي عادل و غير عادل، حق دخالت در امور شخصي مردم را ندارند.
لطفا جهت ثبت نام ابتدا وارد شوید یا ثبت نام کنید.