امروزه نسبت به امام زمان اشکالات متعددی وارد میشود از جمله اصل وجود داشتن یا نداشتن ایشان یا دعوای برادر امام عسکری (جعفر) بر سر خلافت یا بحث نواب اربعه و …. اگر ممکن است قدری در این زمینه توضیح دهید. به خصوص اینکه گروهی از عالمان نسبت به این قضایا با شک و تردید مواجه شدهاند.
اولا اینکه خلیفۀ وقت، امام عسکری(ع) را در پادگان حصر کرده و اینقدر او را محدود کرده که حتی به حج نرفته است نکتهای دارد. وقتی امام تبعید میشود و در 29 سالگی از دنیا میرود نمیتوان از کنار این مسأله به سادگی عبور کرد. بالاخره اینکه امام هادی و امام عسکری علیهما السلام را به پادگان میبرند معلوم است که خود اهل سنت نیز میدانستند که قرار است امام غائبی وجود داشته باشد و آن غائب، نفر دوازدهم است. پس احتمال اینکه امام دوازدهم غائب شود بسیار زیاد بوده و به همین دلیل سعی بر محصور کردن امام دهم و یازدهم داشتهاند تا اگر بچهای از آنها به دنیا آمد او را بکشند.
نکتۀ دیگر این است که جعفر این وسط چکاره بوده است؟ اموال امام به مادر و همسر ایشان میرسیده است نه جعفر. بله جعفر میگفته است که امام بچه نداشته و من امام هستم. شیعیان حرف او را قبول نمیکردند و به همین خاطر او نزد خلیفه میرود و با پیشنهاد پول از او میخواهد که مرا امام اعلام کن و خلیفه از او قبول نمیکند. پس جعفر کذاب ادعای امامت کرده ولی کسی او را قبول نکرده است.
بنابراین اهل بیت امام عسکری(ع) در ارث اختلاف نداشتند و تنها جعفر بوده که دست به دامن خلیفه شده است. اصلا ارث طبقۀ اول به فرزندان و پدر و مادر و همسر میرسد و برادر طبقۀ دوم است. پس چه امام زمان باشد و چه نباشد ارث به طبقۀ دوم که برادر است نمیرسد. پس اینکه جعفر دعوا راه انداخته بوده است بر سر امامت بوده و میخواسته به عنوان امام معرفی شود.
دقت کنید که در کلمات پیامبر(ص) این وجود داشته که زمانی امام غایب میشود و در طول تاریخِ امامت در بین مردم بحث غیبت وجود داشته است. پس اندیشۀ امام غایب همیشه در بین شیعه بوده است. و اما خلیفه که در زمان امام عسکری(ع) افرادی را برای بررسی میفرستد که آیا همسر و کنیز امام حامله هستند یا نه از این کار هدفی داشته و میخواسته به مردم بفماند که امام غایبی در کار نیست. دقت شود که اگر دشمنان، بچهای ندیدند دلیل بر نبودن نیست. واقعا اگر خلیفه گفت امام بچه ندارد آیا باید از او قبول کرد؟
و اما در مورد نواب اربعه باید بگویم که من در این مورد تحقیق تفصیلی انجام ندادهام. به علاوه اعتقاد به نواب اربعه از ضروریات شیعه نیست و با بحث نواب اربعه نمیتوان عقیده به امام زمان را رد کرد. در مجموع شیعیان آمادگی برای غیبت را داشتهاند و این اتفاقات ضربهای به کیان تشیع نزده است.
به این نکته نیز اشاره شود که در احادیثی که حتی اهل سنت نقل کردهاند از 12 خلیفه پیامبر صحبت شده است که این عدد 12 با عقیدۀ شیعه سازگار است.
در مجموع عقیدۀ شیعه بهترین است چون همین الآن امام زمان آمادۀ قیام است و این امیددهی بیشتری به ما میدهد. پس نباید این عقیده را دست کم گرفت.
بله اگر کسانی گفتهاند طبق تحقیقات ما امام زمان وجود ندارد یا گفتهاند این مسأله یک مسألۀ مجمل است نباید آنها را کافر بدانیم یا برای آنها محدودیت ایجاد کنیم. ممکن است در این زمینه هر کسی به نتیجهای برسد. ما عقیده داریم که امام زمان وجود دارد و غایب است و این عقیده بهترین و مستدلترین عقیده است.
لطفا جهت ثبت نام ابتدا وارد شوید یا ثبت نام کنید.