شما معمولا دربارۀ شفاعت چيزهايى مىگوييد كه با برخى از عقائد عوام سازگار نيست. آيا مىتوانيد اين حرفها را از يكى از مفسرين و كتابهاى مشهور نيز ارائه دهيد تا بيشتر مورد قبول قرار گيرد؟
اولا ما بايد به دنبال اين باشيم كه به مردم ياد دهيم حرف حق را از هركسى بپذيرند نه اينكه شخصيتگرا باشند تا مجبور شويم همواره نظر شخصيتهاى مورد علاقۀ آنها را به آنها بگوييم ولى به هر حال در اينجا به آنچه كه در تفسير نمونه راجع به شفاعت، ذيل آيه 109 سوره طه آمده است اشاره مىكنيم. در این تفسیر آمده است:
حقيقت اين است كه گروهى پندارهاى غلطى از شفاعت دارند و آن را بى شباهت به پارتىبازيهاى دنيا نمىدانند، در حالى كه شفاعت از نظر منطق اسلام يك كلاس عالى تربيت است، درسى است براى آنها كه راه حق را با پاى تلاش و كوشش مىپيمايند، ولى احيانا گرفتار كمبودها و لغزشها مىشوند، اين لغزشها ممكن است گرد و غبار ياس و نوميدى بر دلهاشان بپاشد، در اينجا است كه شفاعت به عنوان يك نيروى محرك به سراغ آنها مىآيد و مىگويد: مايوس نشويد و راه حق را هم چنان ادامه دهيد و دست از تلاش و كوشش در اين راه برنداريد، و اگر لغزشى از شما سر زده است شفيعانى هستند كه به اجازه خداوند رحمان كه رحمت عامش همگان را فرا گرفته از شما شفاعت مىكنند.
شفاعت، دعوت به تنبلى، يا فرار از زير بار مسئوليت، و يا چراغ سبز در برابر ارتكاب گناه نيست، شفاعت دعوت به استقامت در راه حق و تقليل گناه در سر حد امكان است.
گرچه بحث شفاعت را به طور مشروح در جلد اول ذيل آيه 47 و 48 سوره بقره و جلد دوم ذيل آيه 255 سوره بقره آوردهايم بد نيست در اينجا داستان جالبى را بر آن بيفزائيم و آن اينكه: عالم ربانى مرحوم ياسرى از علماى محترم تهران چنين نقل مىكرد كه شاعرى به نام” حاجب” كه در مساله شفاعت گرفتار اشتباهات عوام شده بود شعرى به اين مضمون مىسرايد:
حاجب اگر معامله حشر با على است من ضامنم كه هر چه بخواهى گناه كن!!
شب هنگام امير مؤمنان على ع را در خواب مىبيند در حالى كه عصبانى و خشمگين بوده مىفرمايد شعر خوبى نگفتى!، عرض مىكند چه بگويم؟ مىفرمايد شعرت را اين چنين اصلاح كن:
حاجب اگر معامله حشر با على است شرم از رخ على كن و كمتر گناه كن!
(تفسير نمونه، ج13، ص: 304)
لطفا جهت ثبت نام ابتدا وارد شوید یا ثبت نام کنید.