در سوره مائده آيه ٣٣ و سوره نساء آیه 24 آمده : كافران را در جنگ بكشيد و زنانشان را به كنيزی ببريد و دست پای آنان راخلاف هم قطع كنيد ، به نظر من ، اين رفتارها خلاف منشور حقوق بشراست.
برای پاسخ به این سوال باید دقیقا دو آیه را بررسی کنیم. در آیه 24 سوره نساء وقتی گفته است که (زنان شوهر دار بر شما حرام هستند الّا ما ملكت ايمانكم) این استثناء مربوط به كنيزهاي زمانهاي گذشته است و کاری به حال حاضر ندارد. بحث این است که قبل از نزول این آیه زنان شوهرداری که در جنگ یا غیر جنگ به دست مردم افتادهاند و طبق عرفِ قبل از اسلام کنیز حساب میشدند، آنها بر شما حلالاند. این حکم مخصوص آن زمان بوده و مربوط به آینده نیست و گرنه به جاي (ملكتْ) كه ماضي است از (تملك) كه مضارع است استفاده ميكرد. در جنگهای مسلمین مثل جنگ بدر، احد و احزاب و برخورد با یهودیان مدینه هیچ کنیزی گرفته نشد.
بنابراين آیه با توجه به ماضي بودن (ملكتْ) مربوط به کنیزهایی است که از قبل، در بین مردم بودهاند و کنیز شدنشان کاری به اسلام ندارد. پس این آیه اصلا نمیگوید میتوانید در جنگها ، زنان را به کنیزی خود درآورید. من در مقالهاي نوشتهام كه در اسلام ما اصلا بردهگیری نداریم. بله در جنگها اسیر میگرفتند ولی طبق آیه 4 سوره محمد بايد او را یا مجانی یا با پول آزاد میکردند. پس پيامبر(ص) برده نگرفت ولی صریحا نیز نگفت که برده نمیگیرم، چون در چنین صورتی طرف مقابل که برده میگرفت دست بالا را داشت؛ زيرا اگر اسلام صريح گفته بود برده نمیگیرم دشمن سوء استفاده میکرد.
قرآن برای کنیزان تعبیر (مَلَکَت اَیمَانُکُم) را بکار برده است که به صورت فعل ماضی آمده است و مربوط به کسانی است که قبل از اسلام به کنیزی گرفته شدهاند. در عمل نیز در هیچ یک از جنگهای اسلام اسیری کنیز نشد. در هیچ یک از جنگهای پیامبر(ص) ایشان برده نگرفت. کنیزهایي كه در داخل خانه پیامبر(ص) بودند نیز همگی از قبل، کنیز بودهاند و هیچ یک در جنگهای اسلام با اسارت، کنیز پیامبر نشدند.
در جنگ هوازن پیامبر تمامی اسیران را آزاد کرد. بله خلفای بعد از اسلام مثل دوران جاهلیتِ قبل از اسلام عمل کردند و دوباره بردهگیری را باب کردند و دهان ائمه نیز بسته بود و فقيهان هم به اشتباه فتوا به برده گيري دادند و به همين دليل الآن افرادی فکر میکنند برده گیری جزو اسلام است.
پس اینکه مستشکل گفته است آیه 24 سوره نساء میگوید کافران را در جنگ بکشید و زنانشان را به اسیری ببرید و آنان را برده كنيد و.. اصلا صحیح نیست.
برای توضیح بیشتر در این زمینه میتوانید به جزوۀ (بررسی بردهگیری و بردهداری در اسلام) از همین قلم در كانال تلگرامي مراجعه کنید.
و اما آیه 33 سوره مائده مربوط به کاری است که مردم با محارب میکردند نه اینکه آيه بخواهد حکم خدا را بیان کند. آیه میگوید وقتی کسانی سرگردنه ايستادند و با زور اسلحه اموال مردم را گرفتند و بردند و خوردند یا مردم را ترساندند يا افرادي را کشتند، وقتي به دست مردم بيفتند، با آنها چنین میکنند.
خلاصه این اشکالات همگی از فهم اشتباه نشأت میگیرد. در این آیه اصلا دستوری به کشتن داده نشده بلکه جمله را به صورت خبری آورده است یعنی اگر به دست مردم برسند مردم آنها را تکه تکه میکنند. جالب است بدانید که قرآن هرجا بحث مجازات را آورده به صورت امر و دستور بیان کرده است ولی در بحث محارب و مفسد فی الارض در آیۀ 33 سوره مائده به صورت خبری بیان کرده است و توجه به این مطلب ضروری است تا بفهمیم این آیه ضرورتا دستور خدا به انجام چنین مجازاتهایی نیست.
و اما بر فرض که این آیه حکم الهی در مورد محارب و مفسد فی الارض باشد باید توجه داشت که در این آیه 4 مجازات بیان شده است که همگی با واژۀ (اَو) به یکدیگر عطف شدهاند. بنابراین آیه نگفته است که حتما دست و پای آنها را قطع کنید بلکه گفته است یکی از این 4 مجازات را عمل کنید و به نظر میرسد عمل کردن به این آیه بستگی به میزان جرم و همچنین شرائط دارد. ممکن است در برخی زمانها که مجازات بدنی پسندیده است همان گونه عمل شود و در روزگار حاضر که این کار پسندیده نیست مجازات نوع چهارم عمل شود. پس اتفاقا آیه با بیانی زیبا نازل شده و نگفته است که حتما نسبت به محارب مجازات بدنی صورت گیرد.
اینکه مستشکل بدون توجه به این مطلب میگوید این آیه گفته دست و پای آنها را قطع کنید تحریف کردن آیه است.
تازه باید به این نکته توجه داشت که در هر زمانی، امری پسندیده است همچنانکه در قدیم تنبیه کردن بچهها در مدرسه امری مورد قبول بوده ولی امروزه اصلا چنین کاری پسندیده نیست. در مجازات مجرم نیز همین گونه است و اتفاقا آیه به گونهای است که به این مطلب توجه داشته ولی مستشکل از کنار آن با بی اعتنایی عبور کرده است.
لطفا جهت ثبت نام ابتدا وارد شوید یا ثبت نام کنید.